نقش روانکاوی در توسعه کسب و کارهای ایرانی

نقش روانکاوی در توسعه کسب و کارهای ایرانی

ارتباط میان نظریه روانکاوی و کسب و کار چگونه می تواند به رشد و توسعه کسب و کار و ثروت آفرینی در کشور یاری رسان باشد. ضرورت طرح این بحث در دانشگاه‌های ایران می تواند سرآغازی باشد بر آشنایی دانشجویان با ریشه های علوم انسانی و رگه هایی از دانش روان و شخصیت که در هر علم مدیریت و مدل های کسب و کار مورد نیاز است. این روزها در دانشگاه های بزرگ دنیا با مجموعه اساتید و مدرسانی در هر دپارتمان روبرو هستیم که دیگر مجهز به یک دانش نیستند بلکه افرادی جامع الاطراف و چند رشته ای می باشند. نگاهی به درس ها و عنوان پروژه ها در دانشگاه های بزرگ مدیریت دنیا نشان دهنده ورود مقوله روانشناسی و روانکاوی به حوزه کسب و کار است. توجه به سرگردانی‌ها و شکافهای گفتمان های مبتنی بر دانش و "کسب و کار"  در کشور، آسیب شناسی ذهنیت "برندها"، چرخه عمر شرکت های دانش بنیان،  چیستی صورت بندی‌های موجود در بحث استارتاپ ها و ایجاد کسب و کار و بازخوانی  نظریات اندیشمندان علوم روانکاوی از مهم ترین سرفصل های این بحث است. موضوعی که تا این لحظه در چند دانشگاه کشور توسط نگارنده در قالب کنفرانس و سمینار ارائه شده است. درک ساختارهای ذهنی و روانی انسان و دریافت وضعیت ناخودآگاه می تواند در مفاهمی نظیر شناخت مشتری، درک و تحلیل بازار، رفتار شناسی مشتریان، ایجاد وفاداری مشتری، شنیدن صدای واقعی و ناخودآگاه مشتری، طراحی و گنجاندن ضمیمه های الحاقی روانشناسانه و روانکاوانه در طرح های کسب و کار، حضور مربیان و تسهیل گران آشنا به مقوله روانکاوی در حوزه استارتاپ  نقش اساسی ایفا می‌کند.

اصول روانکاوانه حوزه‌ای از نظریه و نقد ادبی جدید است که در نیمه‌ی نخست قرن بیستم بر پایه‌ی نظرات فروید شکل گرفت و علاوه بر منتقدان ادبی، در میان بسیاری از داستان‌نویسان و شاعران طرفداران فراوانی پیدا کرد. اما همچون هر نظریه‌ی دیگری (خواه در علوم انسانی و خواه در علوم دقیق)، با گذشت زمان بسیاری از مفاهیم و فرضیه‌های فرویدی دستخوش بازنگری‌ها و تغییراتی شد که شاگردان او و بعدها سایر نظریه‌پردازان برجسته‌ی روانکاو در این نظریه روا داشتند. کارل گوستاو یونگ، آلفرد آدلر، اریک فروم، ملانی کلاین، د.و. وینیکات و ر.د. لَنگ برخی از مشهورترین پیروان ــ و بعدها انشعاب‌کنندگان از ــ روانکاوی فرویدی هستند که هر یک به طریقی، با افزودن مفاهیم جدید به این نظریه و یا با چالش کردن و تعدیل و گاه بسط مفاهیم روانکاوی، این حوزه از دانش بشری را گسترش دادند. در میان همه‌ی این نظریه‌پردازانِ پسافرویدی، ژاک لاکان یگانه شخصیتی است که نامش به جای شهرت، سوءشهرت یافته است. استفاده از اصول روانکاوی در حوزه کسب و کار را می توان جدید ترین و شاید نوآورانه ترین برخورد بینارشته ای دانست. دانش روانکاوی با حرکت و تفسیر در میان مفاهیمی چون میل، سوژه، دیگری، رفتار و شخصیت شاید بیش از هر دانشی بتواند یاری رسان بخش های پیچیده ای از مفاهیم کسب و کار نظیر مدل های رفتار مشتری، ناخودآگاه مخاطب و ایجاد کمپین ها و داستان گویی های دیداری در تقویت و کاشت برندها در اذهان باشد. اصل لذت در روانکاویبه  بر حذر کردن از درد و رفتن به طرف لذت یا کاهش تنش اشاره دارد. به نظر فروید فعالیت اصل واقعیت دیرتر از اصل لذت در انسان ایجاد می‌شود. کودک از بدو تولد تابع اصل لذت است، ولی اصل واقعیت در اثر محیط و به تدریج در او ایجاد خواهد شد. وقتی کودک درمی‌یابد که تمایلات آنی او برای دریافت لذت با هدف‌های بزرگتری مغایرت دارد، سعی می‌کند واقعیت را قبول نماید. تقابل میان اصل لذت و واقعیت می تواند آشکارا ترین تقابل در حوزه امر خرید باشد، ایجاد اصل لذت در مشتری و حرکت به سمت آفرینش برندهایی که با اصل لذت شروع کرده و در اصل واقعیت ساکن می شوند.

روانکاوی شخصیت انسان را از سه دسته خصوصیات اصلی می‌داند که آنها را "اید" ، "ایگو" و "سوپرایگو" نامیده‌اند، که در زبان فارسی به ترتیب به نهاد ، خود و فراخود ترجمه شده‌است. نهاد عبارت است از منشا و منبع تمام انرژی‌های غریزی به عبارت دیگر تمام تمایلات خام ، کنترل نشده، غیر اجتماعی بدون جهت و اولیه انسان را نهاد می‌نامند. همزمان با رشد تدریجی کودک و فهمیدن این مطلب که قادر به ارضا تمام تمایلات خود نیست قسمت دوم شخصیت که خود می‌باشد، برای کنترل خواسته‌های نهاد به وجود می‌آید. اگر چه ، خود ، در حقیقت از نهاد جدا می‌شود و از آن نیرو می‌گیرد، ولی در واقع بر اثر تجارب کودک از محیطش شکل می‌گیرد. هدف خود ، این است که به نهاد جهت دهد ، آن را کنترل کند و ارضا می‌باشد. فراخود ، تقریبا شبیه آن چیزی است که در اصطلاح متعارف ، وجدان نامیده می‌شود. فراخود در اثر درون‌فکنی معیارهای اجتماعی ایجاد می‌شود که پس از مدتی خود خرد را برای انجام اعمال درونی راهنمایی می‌کند. رابطه میان این سه دسته از عوامل شخصیت انسان را می‌سازد. نهاد ، هدف لذت طلبی دارد، فراخود هدف منع کننده و خود ، هدف واقع بینی تعامل‌دهنده.

با توجه به اینکه بدون شناخت کامل الگوهای شخصیتی و تبیین ساختارهای ذهنی و روانی سوژه  نمی‌توان به برنامه‌های پیشرفت و رشد در کسب و کار دست یافت بیش از هر زمان ضرورت جهت گیری و تعیین برنامه های راهبردی مبتنی بر فرهنگ در حوزه های گوناگون کشور احساس می شود.  

بدون شناخت کامل الگوهای شخصیتی و تبیین "ساختارهای ذهنی و روانی ایرانیان"، نمی‌توان به برنامه‌های پیشرفت و رشد دست یافت، همچنین دانش و نظریه روانکاوی توانسته است ارتباط عجیب و موثری را میان ساختارهای کسب و کار بیابد.  

 

 

 

    منبع بلاگ

    شاهکار

    شاهکار

    اکران سیستم کسب و کار پلتفرمی با رویکرد نوآوری باز در راستای تحقق جامعه نسل پنجم

      نظرات