بازار کار رشتهی روانشناسی/ بررسی عوامل دخیل در بالا بودن نرخ بیکاری این رشته
البته در ایران نیز این رشته طرفداران زیادی دارد و هر ساله بیشتر افرادی که در کنکور رتبههای عالی کسب میکنند، این رشته را برای ادامهی تحصیلات خود برمیگزینند، اما به علت وجود فارغالتحصیلان زیاد و عدم شناخت صحیح از جایگاه علم روانشناسی در تمامی بخشهای زندگی بشر به خصوص در کشور ما موجب شده تا این رشته از بازار کار مناسبی برخوردار نباشد. اگر ادامهی مطلب ما را دنبال کنید، میخواهیم در مورد بازار کار رشته و شغل روانشناسی و علل و عوامل دخیل در این مسئله با شما بیشتر صحبت کنیم. به کسی که بعد از گذراندن دورههای تخصصی و در نهایت کسب مهارتهای تخصصی و ارتباطی در رشتهی خود به جایگاهی میرسد که بتواند رفتار، ذهن، شخصیت، رابطهی بین رفتار و محیط و مسائلی از این دست را مورد کنکاش و بررسی قرار دهد تا در نتیجهی آن بتواند به افراد در کنترل شرایط، غلبه بر مشکلات و آسیبهای موجود کمک کند هر کدام از این گرایشها در حیطهی خاص خود میتوانند مشغول بکار شوند که بهتر است قبل از انتخاب هر کدام از این آنها برای ادامهی تحصیل، بیشتر مورد بررسی قرار گیرند و با مهارتها، تواناییها، علایق و ویژگیهای روحی و جسمی فرد تطابق داده شود. با اینکه بشر امروزی میداند برای حل مسائل و مشکلات جسمی خود باید به پزشک مراجعه کند اما هنوز نمیداند مشکلات و بیماریهای روحی او نیز نیاز به پزشک مختص خود یعنی روانشناس دارند و این عدم شناخت موجب بروز مشکلات جدی و شایع مانند افسردگی در جوامع بشری شده است. متخصصان این رشته میتوانند در تمامی شرکتها، موسسات و سازمانها با هر حیطهی کاری، کمک فراوانی به بهبود عملکرد و افزایش رضایت شغلی کارکنان کنند، اما هنوز سازمانها و شرکتها به اهمیت وجود این افراد واقف نشدهاند و از علم این افراد بهره نمیبرند، این در حالی است که در بیشتر کشورهای بزرگ دنیا هر شرکت دارای چندین روانشناس ماهر است. برخی عوامل نیز وجود دارند که به خود فارغالتحصیلان این رشته برمیگردد که در ادامهی مطلب به آنها اشاره خواهیم کرد. افراد برای انتخاب هر رشتهای باید علایق، خواستهها و اهداف خود را بررسی کرده و از آنها مطمئن شوند و سپس پا در مسیر تحصیلات و شغل آن رشته بگذارند، چرا که نبود علاقه، موجب کم شدن اشتیاق و انگیزهی فرد برای ادامهی تحصیل و تصاحب شغل میشود. هر رشته و شغلی مهارتهای خاص خود را میطلبد و روانشناسی نیز از این قاعده مستثنی نیست. بسیارند روانشناسانی که تا مقطع دکترا نیز ادامهی تحصیل دادهاند اما در حوزهی شغلی خود از مهارتهای کافی که بتواند نیاز کارفرمایان را برطرف سازد برخوردار نیستند و این امر به بالا رفتن نرخ بیکاری در این رشته دامن زده است. علاوه بر اینکه یک روانشناس باید دارای مهارتهای ارتباطی عالی باشد، باید از شخصیت متناسب با این رشته نیز برخوردار باشد تا بتواند از دانش خود به بهترین نحو استفاده کند. برای مثال یک روانشناس فارغ از هر نوع گرایش، به مهارتهایی مانند هوش هیجانی بالا، انعطاف پذیری، صبر و حوصله، علاقه به یاری رساندن به دیگران، دارا بودن مهارتهای تصمیم گیری و حل مسئله و توانایی استفاده از رویکردهای منطقی و روشمند نیاز دارد که همگی از استعداد و تواناییهای درونی فرد سرچشمه میگیرد و بعد شخصیتی وی را شامل میشود.
متن کامل نوشته در سایت پروفایلسنتر
نظرات