فروشگاه میوه و تره بار
در نرم افزار اگر محصول شما کار نکرد و یا قدیمی شد مشتری یا ارجاع میدهد و یا دیگر سراغش نمیآید، در میوه فروشی شما میوه سالم را به مردم به قیمت گران، میوه نیمه خراب را ارزانتر به مردم کم درآمدتر و احتمالا میوه کاملا خراب را به آبمیوه فروشیها و نمیدانم لواشک سازیها میفروشید! شما در شرکت نرم افزاری با نیروی لوس و نازک نارنجی کارشناس سروکار دارید که کافی است یک کم ناراحت شود، هوس کانادا به سرش میزند، اما در میوه فروشی یکی دو کارگر از برادران افغانی میگیرید، مثل ساعت برای شما کار میکنند و غر که نمیزنند هیچ با همه سختیها هم میسازند. در تولید و فروش نرم افزار شما وابسته به زمان هستید، برای مثال دولتیها معمولا در ماههای خاصی خرید بیشتری میکنند، یا در فروردین و اردیبهشت شما با افت فروش مواجه میشوید، اما در میوه فروشی هر فصلی میوه خودش را دارد و شما آن را میآورید، هر میوهای هم طرفدار خاص خودش را دارد و شما تقریبا در همه سال فروش خود را یکنواخت خواهید داشت. اگر بودجه آی تی کشور صفر شود که نمیتوان پروژهای تعریف کرد که نرم افزاری روی آن کار کند، چون هنوز از دیدگاه اغلب تصمیم گیرندگان ما، نرم افزار یک کار تشریفاتی است. اما میوه فروشی نیاز روز مردم است، همه هر روز خرید خودشان را دارد، وضع مردم بد هم بشود باز هم مهمانی میآید که شما وادار شوید حتما میوه خوب بخرید. - تبدیل اطلاعات و انتقال آنها از سیستم قدیمی به جدید، عرضه سخت افزار، نگرانی از کار کردن نرم افزار روی هر نوع سخت افزار آشغالی که مشتری به شما میدهد و … اما در میوه فروشی، شما فقط میوه را میفروشید اینکه هندوانه را چطور میخورند، گیلاس را چطور؟ اینکه آیا مشتری ظرف مناسبی برای نگهداری میوه دارد و یا خیر نیز به شما ربطی ندارد. نرم افزار را که میفروشید مشتری توقع دارد این نرم افزار مادام العمر باشد برایش، به سادگی حاضر نیست قرارداد پشتیبانی و ارتقاء نرم افزار ببندد، اما همه میدانیم که یک میوه را برای همه سال نمیتوان نگه داشت، خورده میشود بالاخره! خرابی میوه نگرانی ندارد، روشهای نگهداری میوه معلوم است و اگر شما یک کم تجربه پیدا کنید میتوانید به سادگی آن را نگهداری کنید، اما در نرم افزار آنقدر مشکلات متعدد و متفاوت پیش میآید که شما گیج میشوید که این خطا از کجاست و راه حلش چطور است؟ مناطق بحرانی، آنقدر خطایابی را سخت میکنند که شما نیاز به فاز مجزایی برای آن پیدا میکنید و هزینه زیادی برای هر خطا میپردازید، تازه تضمینی وجود ندارد که همه خطاها را پیدا کرده باشید و روز تحویل به مشتری، جلوی چشم وی، آنقدر سیستم خطا میدهد که شما آب میشوید و زمین میروید. در میوه فروشی به محض فروش میوه پولتان را میگیرد، اما در نرم افزار تازه پروژه را که تحویل دادید و صورتجلسه کردید، باید بدوید به دنبال پولتان، آنقدر این پول دادن دیر و تکه تکه میشود که به نوش داروی پس از مرگ سهراب میماند، به شکلی که بعضی وقتها بی خیال پولتان میشوید.
متن کامل نوشته در سایت سروبان
نظرات