نقش بهینهسازی فرآیندهای سازمانی در صنعت پست و لجستیک
حتی اگر به دهههای قبل بازگردیم و واژه نوستالژیک باربری (برای اهالی و اشخاص فعال در صنعت لجستیک) را به یاد بیاوریم، میدانیم حداقلی از برنامهریزی و توالی فعالیتها در کسب و کار سنتی آن دوره نیز وجود داشته است. با این فرض نمیخواهم نقش درونداد (آنچه بهعنوان محرک واردسیستم میشود) و برونداد (نتیجهی پردازش دروندادها) را کمرنگ جلوه دهم؛ اجازه دهید با ذکر یک مثال اهمیت داشتن یک فرآیند عملیاتی موثر و کارآمد و نقش فعالیتهای میاندادی را نشان دهم؛ فرض کنید در یک سفارش از مشتری، شما مرسوله را مطابق با میل و شرایط مشتری تا مقصد نهایی حمل میکنید و در جریان اندازهگیری رضایت مشتری نمره قبولی را نیز دریافت میکنید؛ اما وقتی به سایر بازیگران انجام کار رجوع میکنید، نه تنها رضایتی را مشاهده نمیکنید، بلکه متوجه عدم رضایت آنها نیز میشوید؛ مثلا ممکن است نحوه تخصیص مرسوله به ناوگان، نارضایتیهایی را بین رانندگان یا سایر نیروهای عملیاتی بهوجود آورد. حداقل نتیجهای که این دیدگاه دارد این است که میدانیم وقتی خواستیم شروع به تدوین فرآیند جدید کنیم، سراغ چه کارها یا فعالیتهایی نباید برویم یا بر انجام فعالیت خاصی با روش معین اصرار نکنیم. نمود دیگر این دیدگاه این است که بهتر است حتی کار غلط را از روش درست آن و با توالی و نظم انجام داد؛ بدین معنی که هرچند فعالیتها اشتباه بوده و ممکن است به نتایج مورد نظر یا حتی عکس آنها ختم شود، اما حداقل با هزینه مادی و معنوی کمتری آنها را انجام میدهیم. برای مثال وقتی در یک فرآیند ساده به ترتیب از: ۱- دریافت درخواست ۲- بررسی درخواست توسط مدیر ۳- تایید یا عدم تایید درخواست، ۴- اطلاع به درخواستدهنده، حرف زده میشود که طبیعتا نشان از روش رسیدگی به یک درخواست خاص دارد، به شیوه ارائه درخواست نیز اشاره شود؛ مثلا این که از طریق ایمیل، تلفن یا هر ابزار دیگری باشد. فرآیند موثر و کارآمد بهسان شریان حیاتی یک سازمان، بهویژه در صنعت لجستیک است؛ شریانی که در جریان تبدیل به برونداد یا همان نتیجه نهایی، نشانهها و اطلاعاتی را در حین میانداد یک سیستم از خود بهجای میگذارد که میتواند واحدهای ستادی را به یکدیگر متصل کند و در نتیجهی این اتصال تسهیم اطلاعات برای واحدهای ذیاثر مانند بازاریابی، فروش، مالی و… صورت میپذیرد که نهایتا منشاء و منبع تصمیمسازی و تصمیمگیریهای راهبردی در کسب و کار میگردد. داشتن تفکر و برنامهریزیهای استراتژیک تا زمانی که به عملیات ختم نشوند، در حد بلندپروازی باقی خواهند ماند و نمیتوانند به اهدف خود دست پیدا کنند و برای این مهم نیز راهی جز تدوین فرآیندهای پویا و درحال تغییر وجود ندارد. با توجه به موارد گفته شده، وجود فرآیندهای سازمانی، به طور غیرمستقیم در توسعه و افزایش سایز هر کسب و کار تاثیر گذار است و صنعت لجستیک نیز از این قاعده مستثنی نیست.
متن کامل نوشته در سایت تینکست
نظرات