آیا میدانیم فرهنگ کسب و کار واقعا چیست؟ قسمت سوم
اما واقعیت این است که فرهنگ و استراتژی در تعارض نیستند و بر همدیگر غلبه نمیکنند. هر ویژگی مثبتی قرار نیست با استراتژی همخوانی داشته باشد. اگر میخواهید یک شرکت با سریعترین نوآوری در دنیا باشید و از این طریق یک مزیت استراتژیک برای خود ایجاد کنید شعار اصلی فیس بوک یعنی «سریع حرکت کن و تحول ایجاد کن یک راه برای تفکر در مورد طرحریزی فرهنگ کسب و کار این است که آن را به عنوان روشی برای مشخص کردن نوع کارمندان مورد نظرتان در نظر بگیرید. چرا که ادعای کذب در مورد باورها در یک مصاحبه کار سختی نیست. بنابراین این دو پرسش که میخواهید فرهنگتان چطور باشد و چه کسانی را میخواهید استخدام کنید به تعبیری یک پرسش هستند.» او گفت در زمان استخدام به دنبال افراد باهوش، متواضع، سختکوش و تعاملی بوده است. ترکیب این چهارتا بسیار باارزش است در غیر اینصورت اگر فرضا فقط دو تا از چهار مورد وجود داشته باشد فاجعه است. اگر بگویم که یک نفر باهوش و سختکوش است ولی نه متواضع است و نه تعاملی، الگویی را به ذهن متبادر میکند که خوب نیست. در مورد فردی که متواضع و تعاملی است اما باهوش و سختکوش نیست هم همینطور است. یک سوال خوب برای مصاحبه میتواند این باشد: در مورد آخرین کار فوق العادهای که برای بهتر کردن شغلتان آموختید به من بگویید. فروتنی همچنین برای تعاملی که ما در اسلک به آن نیاز داریم ضروری است. این شغل را فرصتی برای انجام بهترین کار زندگیتان بدانید. در فرهنگ ما تعامل به معنای تصدی کردن همه جانبه کار است. ما میخواهیم بهتر شویم و همه باید مسئولیت این کار را به عهده بگیرند. اگر همه به این صورت تعاملی باشند مسئولیت عملکرد تیم تقسیم میشود. اثبات این موضوع آسان است و در یک مصاحبه میتوانید این سوال را بپرسید: در مورد موقعیت غیراستانداردی که در شرکت قبلیتان وجود داشت و شما کمک کردید تا اصلاحش کنید صحبت کنید. کسی که هر چهار ویژگی را داشته باشد بهترین گزینه برای اسلک است.» وقتی مشخصات مورد نظرتان برای کارمندان کاملا روشن شد چطور باید اجرایش کنید؟ » دارد که کارشان در مصاحبه این است که توانایی کاندیدها را در درک اصول رهبری آمازون بررسی میکنند و او را در چهارچوب فرهنگی قرار میدهند. دوم و شاید مهمتر اینکه این پیغام را به کاندید میرساند که فرهنگ آمازون بسیار بسیار مهم است. (کسی که توانایی تغییر فرهنگ را هم دارد) قبلا در آن شرکت کار میکرد. در این قسمت از داستان مارک، فریاد زدم و گفتم چی؟ میخواست بدونه اگه با مشت بزنه به صورتت چی کار میکنی؟ احمقانه است.
متن کامل نوشته در سایت شرکت توسعه کارآفرینی بهمن
نظرات