نظریه X و Y در مدیریت
این نظریه توسط داگلاس مک گریگور در کتاب معروف خود با عنوان «بعد انسانی سازمان» ارائه داده شد و بر این موضوع تاکید داشت که مدیران باید توجه بیشتری به نیازهای اجتماعی و خودشکوفایی افراد در محیط کار داشته باشند. وی برای اجتناب از پیشداوری افراد در مورد این دو گروه، آنها را با دو حرف X و Y مشخص کرده است. برای انگیزش آنها باید از مشوقهای مادی و اقتصادی و ایجاد امنیت استفاده کرد. بیشتر آنها باید تحت کنترل دقیق قرار گیرند، زیرا معمولا این افراد از علاقه کافی برای کار برخوردار نیستند. کنترل را میتوان به خود این افراد واگذار کرد، درواقع شیوه خودکنترلی موثرتر از کنترل توسط دیگران است. برای استفاده از سبک مدیریت بر مبنای نظریه Y نیز به شرح زیر است: بر اساس این نظریهها، مدیران با توجه به مفروضاتی که در مورد انسانها دارند، به هدایت کارکنان میپردازند و سبکی را برای رهبری انتخاب میکنند که متناسب با مفروضات مذکور باشد. مک گریگور بر این باور بود که مدیران باید نگرش خود به انسان را بر مبنای مفروضات نظریه Y قرار دهند، به همین دلیل، آن گروه از مدیران که مفروضاتی مبتنی بر نظریه X دارند را به تغییر مبانی نگرش فرامیخواند. به نظر وی اگر نگرش مدیر مبتنی بر مفروضات نظریه X باشد، با کارکنان خود نیز با همان نگرش رفتار خواهد کرد. البته مک گریگور نیز میدانست که برخی از کارکنان نابالغ، در ابتدای کار به کنترل بیشتری نیاز دارند تا به بلوغ کافی دست یابند و شایستگی آن را پیدا کنند که با آنها بر مبنای نگرش مبتنی بر نظریه Y رفتار شود.
متن کامل نوشته در سایت پروفایلسنتر
نظرات