تاثیر آگاهی از برند بر مشارکت در کمپینهای کرادفاندینگ
اما وقتی از «جمع» صحبت میکنیم با تعداد زیادی از مخاطبان در ارتباط هستیم که این تعامل میتواند پیشبرندهی سایر اهداف بازاریابی و برندینگ سازمانها نیز باشد. در حال حاضر پژوهشهای زیادی روی تاثیراتی که کرادفاندینگ بر افزایش سهم برند دارد انجام نشده است. بنابراین دشوار است که بخواهیم آقار بلندمدت کرادفاندینگ را بر افزایش آگاهی نسبت به برند و رساندن سازمان به اهداف بازاریابی بسنجیم. اینکه برند شما روی چه محصول یا خدمتی کمپین کرادفاندینگ خود را اجرا کند آثار متفاوتی در تصویر ذهنی و عاطفی مخاطب شما خواهد داشت. مثلا اگر کمپین کرادفاندینگ خود را در زمینهی محصولات فرهنگی از جمله کتاب اجرا کنید، با یک تیر دو نشان زدهاید و همزمان با لحاظ کردن اهداف برندینگ خود، بخشی از مسئولیت اجتماعی سازمان شما نیز ایفا شده است. این موضوع ناشی از این واقعیت است که اگر تعداد زیادی از مشتریان یا هواداران وفادار شما خودشان را در یک محصول یا برند شریک بدانند، انگیزهی وافری برای صحبت کردن از شما و ترویج غیرمستقیم فعالیتهای بازاریابی سازمانتان خواهند داشت. حتی اگر شرکت شما به اندازهی کافی پول هم داشته باشد و مخاطبتان هم این موضوع را بداند، مانع از تمایل آنها برای کمک کردنشان به رشد برند شما نخواهد شد. هرچند پژوهشهای زیادی در مورد تاثیر دقیق کمپینهای کرادفاندینگ انجام نشده است اما با تکیه بر پژوهشهای فعلی و موردهایی که از این راه سهم ذهنی و عاطفی خود را در بین مخاطبهایشان افزایش دادهاند میتواند به این مزایا از مشارکت در کمپین های کرادفاندینگ رسید: هرکدام از این موارد به تنهایی دلیل قانع کنندهای برای مشارکت در کمپینهای کرادفاندینگ هستند، حالا اگر به ترکیبی از چند هدف هم برسیم که اثر نهایی چندین برابر هم خواهد شد. با رشد فزایندهی رویکرد کرادفاندینگ و گسترش پلتفرمهای موجود در این زمینه، چه با رویکرد بازاریابی و برندینگ و چه با رویکرد جذب سرمایه، این فرصت برای شرکتهای پیشرو وجود دارد که با نگاهی فرهنگی به مقولهی جمعسپاری مالی، علاوه بر کمک به توسعهی فرهنگ، تصویر یک برند پویا و دغدغهمند را برای مخاطبهای خود ایجاد نمایند.
متن کامل نوشته در سایت همبودگاه
نظرات