۷ عاملی که سرمایهگذاران را به کسبوکار شما علاقهمند میکنند
موسسین کسبوکارها دائما به دنبال ارتباطات درست میگردند، چه موضوع ارتباطات شبکهای باشد و چه اشخاص ثالث معتبری که آنها را به شخص درست معرفی میکنند. اینکه موسسین یک کسبوکار حسابی به خاطر کار خود پرشور و حرارت باشند اتفاق عجیبی نیست. کن همواره به دنبال کسی بود که روی تئاترش سرمایهگذاری کند، برای آن اشتیاق داشت و به خود باور. با این حال، گرچه اکثر سرمایهگذاران از همکاری با کارآفرینان مشتاق استقبال میکنند، همچنین به دنبال افرادی میگردند که خودشان هم حاضر به سرمایهگذاری با پول خودشان باشند. اما برای اینکه شخصی دیگر روی کار شما سرمایهگذاری کند، باید نشان دهید که خودتان هم نسبت به آن محصول یا سرویس اعتماد به نفس کامل دارید. به عبارت دیگر، کسبوکار باید یک «اثبات مفهوم» برای نشان دادن به سرمایهگذاران داشته باشد. بنابراین آنها به این باور رسیدند که مردم در ازای دریافت چیزی واقعی، دیگر به سرعت از تبلیغات ویدیویی عبور نخواهند کرد. اگرچه در نهایت مشخص شد که مردم همیشه هم با ایده دریافت پول در ازای تبلیغات کنار نمیآیند، اما چون کسبوکار مورد اشاره یک اثبات مفهوم داشت، توانست جذب سرمایه کند. اما اگر بازار مد نظرتان آنقدر بزرگ باشد که اجازه دهد ابعاد عملیاتها را گسترش دهید و به تبع آن به حاشیه سود بیشتری دست پیدا کنید، در جلب توجه سرمایهگذاران هم موفق خواهید بود. اما اگر فرض کردهاید که سهمتان از بازار با جذب مخاطبان یک رقیب به دست خواهد بود، مزایای رقابتی شما باید واضح و قابل نمایش باشد. این موضوع برای سرمایهگذاران شدیدا مهم است. مزیت آنها: رولکس باور دارد که بهترین محصول بازار را به دست مشتریان میرساند. برای مثال اگر مشغول توسعه تکنولوژی بزرگ بعدی در حوزه بلاکچین هستید، آیا کارمندی دارید که متخصص بلاکچین باشد؟ در حال ورود به هر بازار و هر تکنولوژی تازهای که باشید، دسترسی به یک متخصص ضروری است. سرمایهگذاران میخواهند بدانند که آیا شما (یا کارمندانتان) قوانین و رویکردهایی برای عملیاتهای شرکت فراهم آوردهاید که تجارت را کنترل کرده و از هدر رفتن سرمایه آنها جلوگیری میکنند یا خیر؟ کسبوکار شما باید از فاز «آنقدر ادا در بیار تا موفق شوی» عبور کند یا سرمایهگذاران هیچوقت باور نخواهند کرد که شما یک «کسبوکار واقعی» به راه انداختهاید. سرمایهگذاران دو سوال عمده راجع به پروژههای مالی خود دارند: چقدر لازم است سرمایهگذاری کنم و چه زمانی باید این کار را انجام دهم؟ چقدر گیرم میآید و کی گیرم میآید؟ به هر دو این سوالات میتوان از طریق پیشبینیهای مالی پاسخ داد. برای مثال میتوانیم مدلی داشته باشیم که در آن جریان مالی کسبوکار طی سال نخست مثبت، اما در چند ماه ابتدایی منفی است. سرمایهگذاران خوششان نمیآید وقتی برای دریافت پول بیشتر به سراغشان میروید، آن هم صرفا به این خاطر که در مدل تجاری خود تخمینهایی مغایر با واقعیت داشتهاید. اساسا سرمایهگذاران میخواهند بدانند چه زمانی شاهد بازگشت پول خود خواهند بود و پول بازگشتی، چقدر بیشتر از پول سرمایهگذاری شده است.
متن کامل خبر در سایت دیجیاتو
نظرات