تجزیه شرکتهای بیگتک / جدایی دشوار است ولی کام سرمایهگذاران را شیرین میکند
او از ادغام شرکتهای فناور به عنوان یک فعالیت ضد رقابتی نام میبرد و تمایل دارد که جلوی انجام آن را بگیرد، زیرا چنین فعالیتی نقش رقبای احتمالی را خنثی میکند. در سال ۲۰۱۴ نیز این شرکت با پرداخت مبلغی برابر با ۱۹ میلیارد دلار، مالکیت سرویس پیامرسانی واتسآپ را به عهده گرفت. چنین فرآیندی به نفع شرکتهای مذکور است؛ آنها با استفاده از امتیازی که در دست دارند، میتوانند به شکل ناعادلانهای مردم را به فروش کالاها و خدمات خود ترغیب کنند. خانم وارن از آن دسته از اپراتورهای بازارگاههای آنلاین، که میزان درآمد سالیانه جهانی آنها به بیش از ۲۵ میلیارد دلار میرسد، میخواهد که به شکل رسمی، خود را صرفا به عنوان یک ابزار پلتفرم معرفی کنند و از انجام کسبوکار در پلتفرم خود دست بردارند. با تحلیل میزان درآمد بخشهای مختلف کسبوکارهای غولهای تکنولوژیکی، میتوان به یک دیدگاه کلی در مورد ارزش آنها دست پیدا کرد، با این حال، شناسایی تاثیرات ناشی از تجزیهها کار دشواری است. میپردازند نیز در تلاشند تا با معیار قرار دادن شرکتهای مشابه، ارزش هر بخش از کسبوکار را به شکل جداگانه مورد سنجش قرار دهند. وی ارزش مغازههای فیزیکی آمازون که اغلب به برند هول فودز تعلق دارند را نیز حداکثر ۶ میلیارد دلار ارزیابی کرده است. خانم وارن قصد دارد تبلیغات گوگل را به دو بخش تقسیم کند؛ بخش اول همان فروشگاه تبلیغاتی است و بخش دوم خدماتی است که در آن ارائه میشود. کمپانی گوگل از ارائه آمار در مورد بخشهای مختلف کسبوکار خود چندان خوشش نمیآید؛ به همین دلیل برای ارزشگذاری بخشهای اصلی تشکیل دهنده این کمپانی باید به حدس و گمان متوصل شد. درست است که شرکت فیسبوک مبلغ قابل توجهی را برای خرید واتساپ پرداخت کرده، ولی درآمدی که از طریق آن کسب میکند، چندان چشمگیر نیست و همین امر ارزیابی قیمت آن را دشوارتر میکند. به دلیل ابهاماتی که در طرح خانم وارن وجود دارد، ارزیابی کلی میزان ارزش بخشهای تجزیه شده بسیار مشکل است. چرا کمپانی فیسبوک باید واتساپ را واگذار کند، ولی مالکیت سرویس پیامرسانی آنی دیگرش را که مسنجر نام دارد، همچنان در دست داشته باشد؟ یا کمپانی اپل چرا نباید آیمسنجر را از خود جدا کند؟ هر دو سرویس ذکر شده خدماتی هستند که در یک ابزار پلتفرمی ارائه میشوند. اگر بازوی محاسبات ابری آمازون قطع شود، سودآورترین بخش کسبوکاری آن از بین خواهد رفت، در نتیجه از میزان جذابیت این شرکت برای سرمایهگذاران کاسته خواهد شد. ولی چگونه میتوان دادهها را از غولهای تکنولوژیکی که صاحب آنها هستند، تفکیک کرد؟ چه چیزی بخشی از پلتفرم به حساب میآید و کدام بخش جدای آن است؟ اگر مرزهای موجود جابجا شوند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آنچه اهمیت دارد، این است که تجزیه به تنهایی غول سرکش شرکتهای بیگ تک را رام نخواهد کرد. بعضی از ستارههای دریایی از قدرت شگفتانگیزی برای بازسازی برخوردارند، به طوری که اگر اجزای آنها را از هم جدا کنید، هر بخش به موجود جدیدی تبدیل شده و به صورت کامل رشد میکند. غولهای تکنولوژیکی نیز به همین شکل هستند و در نتیجه اثر شبکهای، پس از تجزیه دوباره میتوانند به شرکتهایی برتر تبدیل شوند. وی استدلال میکند که تجزیه شرکتهای بیگتک باید با قوانین مناسبی همراه شود تا نقش این شرکتها تضعیف شود. با وجود تمامی این موانع و مشکلات، آیا تجزیه شرکتهای بیگتک امکانپذیر است؟ به نظر نمیرسد که چنین امری در کل صنعت پیادهسازی شود، ولی همانگونه که ماکان دلرحیم، رئیس بخش ضد انحصار وزارت دادگستری ایالات متحده آمریکا در روز ۲۲ اکتبر اعلام کرد، تمامی گزینهها روی میز هستند. فیسبوک نیز به احتمال زیاد مورد حمله قرار خواهد گرفت. این کمپانی رسواییهایی در حفظ حریم خصوصی داشته و از اطلاعات کاربران خود سوء استفاده کرده است، به همین دلیل، هم جمهوریخواهان و هم دموکراتها فیسبوک را یک شرکت بدنام و نامعتبر میدانند کریس هیوز که یکی از بنیانگذاران فیسبوک بود و اکنون به جمع منتقدان شرکت پیوسته، از فعالیت این دو پژوهشگر حمایت میکند. آنها در گفتگو با رگولاتورها چنین توضیح میدهند: «شواهد موجود نشانگر این است که از سال ۲۰۱۰ به بعد، فیسبوک به شکل سازماندهی شده نسبت به کسب مالکیت چندین شرکت اقدام کرده تا جایگاه برتری خود را حفظ کند.» در اینستاگرام از همان پلتفرم تبلیغاتی استفاده میشود که در شبکه اجتماعی فیسبوک نیز کاربرد دارد. فیسبوک همچنین در تلاش است تا با ادغام پایگاه آدرس شرکتهای تحت مالکیت خود، بزرگترین سرویس خود را عرضه کند.
متن کامل خبر در سایت راه پرداخت
نظرات