معرفی یک کتاب: ساخت آمریکا؛ خاطرات...

کتاب ساخت آمریکا؛ خاطرات بنیان گذار والمارت نوشته‌ سم والتون روایتی شگفت‌انگیز از کارآفرینی، خطرپذیری و سختکوشی ارائه می‌دهد. شرکت والمارت، پردرآمدترین شرکت جهان محسوب می‌شود و والتون در کسوت بنیان‌گذار اصلی آن به شما می‌آموزد که چگونه به خواسته‌ها و اهداف‌تان برسید.

سم والتون ( Sam Walton ) مردی خودساخته است و به عنوان کارآفرینی ریسک‌پذیر و تلاش‌گر شناخته می‌شود. او بدون هیچ پشتوانه‌ای  کارش را آغاز کرد و به شرکت بزرگی مانند والمارت رسید. والتون در کتاب ساخت آمریکا؛ خاطرات بنیان‌گذار والمارت ( Made in America ) داستان زندگی‌ خود را برای شما روایت می‌کند و در خلال این خاطرات به شما می‌آموزد که چگونه ایده‌های خود را به اجرا دربیاورید. او صاحب بزرگ‌ترین خرده‌فروشی دنیاست و برای شما روایت می‌کند که این امپراتوری بزرگ چگونه به وجود آمد و گسترش پیدا کرده است.

«سم والتون» نمونه‌ بارز و موفق رویای آمریکایی است و با خواندن این کتاب متوجه می‌شوید زمانی که می‌گویند آمریکا سرزمین فرصت‌ها و رویاهاست، دقیقاً از چه چیزی سخن می‌گویند. «سم» در این کتاب متواضعانه روند صعودی و موفقیت‌های خود را برای شما روایت می‌کند و رمزهای موفقیت او را می‌آموزید، موفقیت‌هایی که با تلاش و کوشش بسیار به دست آمده است و نه با دروغ و خیانت.

در بخشی از کتاب ساخت آمریکا؛ خاطرات بنیان‌گذار والمارت می‌خوانیم:

«نمی‌دانم چه چیزی باعث می‌شود کسی جاه‌طلب باشد؛ اما حقیقت این است که از وقتی به دنیا آمدم، با انگیزه و جاه‌طلبیِ بیش از حدی که دارم، خوشبخت بوده‌ام. احتمالاً حق با برادرم است. مادرمان به‌شدت برای بچه‌هایش بلندپروازی می‌کرد. او زیاد مطالعه می‌کرد و عاشق تحصیل بود؛ اگرچه خودش تحصیلات چندانی نداشت. یک سال به دانشگاه رفت و بعد انصراف داد تا ازدواج کند. شاید برای این‌که تلافی کند، از ابتدا ترتیبی داد که من به دانشگاه بروم و برای خودم کسی بشوم. یکی از بزرگ‌ترین ناراحتی‌ها در زندگی‌ام این است که او در جوانی و درست وقتی در حال پیشرفت در تجارت‌مان بودیم، به‌علت سرطان درگذشت.

مادر حتماً انگیزه دهنده‌ بسیار خاصی بود. به من می‌گفت همیشه باید تلاش کنم در هر چه برمی‌گزینم، بهترین باشم و من حرفش را جدی می‌گرفتم. برای همین، همیشه همه‌ علایقم را با اشتیاقی واقعی که می‌توان آن‌را «وسواس» نامید، دنبال می‌کردم تا برنده شوم. همیشه معیارهای بالایی برای خودم در نظر می‌گرفتم و اهداف شخصی بسیار والایی تعیین می‌کردم.»