ماجرای جذابی به نام «فیجیتالیسم»
خرید فیزیکی و دیجیتال، ارکان جداییناپذیر خردهفروشی نوین
ظهور بدون توقف تجارت الکترونیک، تجزیه و تحلیل پیچیده مشتری، صداها و بوهای شخصیسازی شده، مانکنهای دیجیتال که اولویتهای شما را در خرید لباس و کفش میدانند، روشهای ارسال کالای اتوماتیک و... فقط بخشی از عواملی هستند که تجربه خرید را در سالهای پیش رو شکل میدهند.
سبک خرید مردم جهان که در سال اول کرونا با سرعت زیاد از مراجعههای فیزیکی به سفارشهای آنلاین تغییر پیدا کرد، باز هم متحول میشود. یک تیم از مدیران ارشد «مککینزی» با بررسی آینده خردهفروشی پیشبینی کردهاند که تا ۲۰۳۰، خریدهای «فیجیتالی» جایگزین خریدهای «دیجیتالی» میشوند. مدیران فروش قرار است «فروشندههای شخصی» به کار بگیرند. کرونا فضای بازی خردهفروشی را متحول کرده است. موفقترین خردهفروشها آنهایی هستند که به شیوههای جدید و با رویآوردن به برنامههای تکنولوژیک دیجیتال، کانالهای فراگیر و داخل فروشگاهی، با مصرفکننده ارتباط برقرار میکنند.
درحال ورود به دنیای «فیجیتال» هستیم؛ یعنی فیزیکی و دیجیتال بهطور همزمان؛ جایی که دنیای فیزیکی یا دیجیتال به تنهایی در مورد خردهفروشی وجود ندارد و این دو کاملا به هم مرتبط هستند. بیش از ۳۰ تا ۴۰درصد لوازم آرایشی و بهداشتی در آسیا بهصورت آنلاین به فروش میرسند. این رقم در آینده رشد بیشتری خواهد کرد؛ بنابراین ۱۰ سال دیگر، برای یکسری دستهبندیهای محصولی خاص، فروش عمدتا بهصورت آنلاین خواهد بود و خردهفروشی فیزیکی بیشتر جنبه نمایشی میگیرد. شلوغی فروشگاهها دیگر تقریبا برای همیشه حذف خواهد شد.
همانطور که در تحول به سوی تجارت الکترونیک شاهد هستیم، بخشی از مشتریان دیگر اصلا تمایلی به سرزدن به فروشگاهها ندارند یا دیگر مثل قبل، زیاد به فروشگاه نمیروند. بنابراین توانایی به حداکثر رساندن ارزش هر بار مراجعه به فروشگاه، بسیار مهم میشود.
شخصی که در سال ۲۰۳۰ پا به یک فروشگاه میگذارد، حسی ترکیبی از انگیزه شخصی و تایید رسانههای اجتماعی یا دوستان و خانواده که حتی نزدیک او نیستند، خواهد داشت. بخش زیادی از سرمایهگذاری منابع (چه سرمایه انسانی و چه هزینههای سرمایهای به دلار) به سمت تکنولوژی تغییر مسیر خواهد داد. در سال ۲۰۳۰ خریدکردن به طرزی باورنکردنی شخصیسازی میشود؛ به طوری که نمایندههای فروش در یک فروشگاه، ما را مثل یک دوست نزدیک یا شاید مثل یک متخصص مد شخصی میشناسند و راهنمایی میکنند. تهیه و تدارک شخصیسازی شده، یک مفهوم در سال ۲۰۳۰ است که ممکن است حتی زودتر اتفاق بیفتد.
شخصسازی به خاصترین شکل ممکن
اگر در تجزیه و تحلیل و شخصیساز سرمایهگذاری نکنید، موانع ورودی که بقیه ایجاد میکنند، بسیار زیاد خواهد شد. برخی برندها صداهایی را که در یک فروشگاه میشنوید، شخصیسازی میکنند. آنها هر آنچه نمایندگان فروش در مورد شما اطلاعات دارند تا کمک کنند محصول مورد نظرتان را هرچه سریعتر پیدا کنید، شخصیسازی میکنند. بهزودی شاهد مانکنهایی خواهید بود که خیلی سریع لباسشان را مطابق سلیقه و خواست شما تغییر میدهند. شاهد تجربیات درونفروشگاهی خیلی بیشتری میشوید و این کمک میکند با محصول مورد نظرتان درگیر شوید و آن را لمس و حس کنید.
در مورد موضوع پایداری، جامعه و سرگرمی در یکسری کشورهای مشخص و بهطور خاص چند کشور اروپایی، تقریبا یک چهارم مصرفکنندهها اگر متوجه شوند محصولی که پیش روی شان است پایدار نیست، دیگر از آن فروشگاه خرید نمیکنند. توجه و تمرکز بر بهداشت، محصولات ارگانیک و پایداری، بیش از گذشته اهمیت پیدا کرده است. بنابراین، لایه دیگری از پیچیدگی برای خردهفروشها ایجاد شده است. آیا یک فروشگاه فقط محل دادوستد است؟ وقتی مشتریان به خرید آنلاین عادت کنند، چه چیزی میتواند آنها را به فروشگاه بکشاند؟ در مورد درگیری با برند، بهدستآوردن دانش محصول، ارائه یک تجربه سرگرمکننده و ازبینبردن اصطکاک در تجربه مشتری، چه فکر میکنید؟ محورهای مختلف ایجاد تجربه کدامند؟ ارزش پیشنهادی شما چیست؟ مبنای تمایزتان که دلیل واقعی وفاداربودن یا نبودن مصرفکنندگان به شماست، چه خواهد بود؟
ماجرای خواروبارفروشیها
در فوریه ۲۰۲۰، وقتی خواروبارفروشی روسی «پیاتروشکا» سرویس تحویل سریع خود را مدیریت میکرد، میانگین حجم تحویلیها ۶۰۰ سفارش در روز بود. تنها یک سال بعد، این فروشگاه زنجیرهای، به حدود ۳۰هزار سفارش آنلاین در روز رسیده است. خیلی مهم است هدف نهایی خودتان را در ذهن داشته باشید. گفتن این موضوع از عمل کردن به آن راحتتر است. بسیاری از افراد وقتی کار جدیدی را شروع و تکنولوژی جدیدی را آزمایش میکنند، آنقدر هیجان دارند که کنترل ماجرا از دستشان خارج و به تدریج از هدف اصلی دور میشوند. بنابراین، باید بدانید اصلا چرا کاری را انجام میدهید. باید مطمئن شوید که سرمایهگذاری شما در تکنولوژی به نفع کسبوکارتان است. در این راستا، مطمئن شوید که سرمایهگذاری شما حتما با کسبوکار اصلیتان همپوشانی داشته باشد. موظف هستید که بلندپرواز باشید و از افقی که برای خودتان تعیین کردهاید، فراتر بروید. بزرگ فکر کنید. فقط ۲ یا ۳ سال آینده را نبینید. بخشی از هزینههای سرمایهای خود را در ایدههای بزرگ و جالب سرمایهگذاری کنید تا فقط درگیر تفکر «امروز و فردا» نشوید و دید بلندمدتتری داشته باشید.
برای پیشبینی آینده، خوب است که نگاهی به گذشته بیندازیم. مسلما روش مصرف مواد غذایی مثل همین الان خواهد بود. غذا میخوریم و قرار نیست که خودمان را به برق وصل کنیم و شارژ شویم. مدل توزیع غذا هم تغییر چشمگیری نخواهد داشت و فقط کانالهای توزیع متعددی به وجود میآیند تا مواد غذایی را از تولیدکننده بگیریم و به مصرفکننده نهایی بدهیم.
همانطور که در دهههای اخیر دیدهایم در کانالها و شیوههای فروش خواربار، تغییراتی را شاهد خواهیم بود. در چند سال آینده، بر سر یک چند راهی قرار میگیریم. مصرف حول دو الگوی اصلی میچرخد؛ غذا بهعنوان یک منبع مفید و غذا بهعنوان یک تجربه لذتبخش. در مورد موضوع اول، مصرفکنندهها به خرید خواروبار از طریق اپلیکیشنها و ارسال آنلاین روی میآورند. در مورد دومی هم که با وعدههای غذایی بهعنوان یک تجربه جذاب برخورد میشود و مردم به فروشگاههای فیزیکی مثل سوپرمارکتها مراجعه میکنند.
منبع: Mckinsey
نظرات