خردهفروشی مدرن و سنتی مکمل هم هستند
یک کارشناس اقتصادی با تاکید بر اینکه امروزه فروشگاههای زنجیرهای به لحاظ تنوع بالای کالاها و قیمت ارزانتر امکان خرید کالاهای مورد نیاز را برای مردم بسیار تسهیل کردهاند، بر ضرورت ایجاد دسترسیهای آسان برای این فروشگاهها تاکید کرد .
به گزارش روابط عمومی اتحادیه کشوری فروشگاههای زنجیرهای، هادی حقشناس در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» بیان کرد: در شرایط کنونی بازار خردهفروشی بین سه بخش خردهفروشی مدرن یا فروشگاههای زنجیرهای، مغازههای کوچک و سوپرمارکتها یا خردهفروشی سنتی و نیز خرید اینترنتی تقسیم شده است و هر کدام از این سه بخش سهم خود را از بازار خرید و فروش کالا دارند. مشروح گفتوگوی این نماینده سابق مجلس و کارشناس امور اقتصادی را میخوانید .
در شرایط کنونی نقش و جایگاه فروشگاههای زنجیرهای را در وضعیت صنعت خردهفروشی مدرن چگونه ارزیابی میکنید؟
امروزه فروشگاههای بزرگ در دنیا مرسوم هستند و تحت عناوینی نظیر هایپر یا مالها عمدتا برای تسهیل خرید برای مصرفکنندگان راهاندازی شدهاند و افراد براساس نیاز و فرصت خود به این فروشگاهها مراجعه میکنند. به لحاظ اینکه در عصر حاضر وقت و زمان مصرفکنندگان بسیار مهم است، وقتی مصرفکنندگان به این فروشگاهها مراجعه میکنند، تقریبا تمام کالاهای مورد نیاز خود را میتوانند در این فروشگاهها پیدا و آنها را به صورت یکجا تامین کنند؛ لذا طبیعی است که خرید از این فروشگاهها به نفع مصرفکنندههاست. از طرف دیگر چون عمدهفروشی در فروشگاهها به صورت انبوه است، حتما میتواند روی قیمت تمام شده کالاها نیز اثر مثبت بگذارد. بهطور مثال، اگر مغازهدار بتواند روزانه ۱۰واحد از یک کالا را بفروشد، در فروشگاه زنجیرهای هزار واحد از این کالا در روز به فروش میرسد که به این ترتیب قطعا هزینهها سرشکن خواهد شد و این فروشگاهها میتوانند در راستای کاهش قیمت کالاها نیز گام بردارند؛ بهویژه اینکه امروزه زندگی افراد صنعتی شده و معمولا تجمع جمعیت در برجهاست و انبوه ساکنان هم در این مجتمعها زندگی میکنند، برای این افراد بسیار سخت است که بتوانند نیازهای خود را به لحاظ تعداد از سوپرمارکتهای محل تهیه کنند. بنابراین، این موارد میتواند جزو مزایای این مالها یا فروشگاههای بزرگ باشد .
اما از طرف دیگر، فعالیت مغازههای کوچک یا سوپرمارکتهای واقع در محلهها و به اصطلاح بقالیهای سرکوچه نیز به لحاظ اشتغال بسیاری از افراد بسیار مهم است و همچنین برخی نیازهای روزانه خانوارها از طریق این مغازهها تامین میشود. چون ممکن است افراد فرصت مراجعه روزانه به فروشگاههای بزرگ را نداشته باشند و همین مغازههای کوچک نیاز آنها را تامین کنند، لذا فروشگاههای زنجیرهای و مغازههای کوچک نمیتوانند نافی هم باشند، بلکه میتوانند مکمل هم باشند و هر دوی آنها را میتوان حفظ کرد. در کنار این موضوع در عصر کنونی بحث سفارشهای اینترنتی رایج شده و یکی از فرصتهایی که در دوران کرونا ایجاد شد، این است که خانوادهها کمتر به فروشگاههای زنجیرهای و مغازههای کوچک مراجعه کردند و بخشی از نیازهای خود را از طریق سفارشهای اینترنتی تامین کردند. اما درمجموع به لحاظ اینکه تعداد کالاها و تعداد خدمات هر ساله نسبت به سال گذشته رو به افزایش است، بازار بهطور انحصاری نه در اختیار فروشگاههای بزرگ، نه در اختیار مغازههای کوچک و نه در اختیار خرید اینترنتی است؛ بلکه بازار به نوعی در بین این سه بخش تقسیم شده است و هر کدام سهم خود را از بازار خرید و فروش کالا دارند و برای همه این بخشها این ظرفیت وجود دارد که به خرید و فروش کالا بپردازند .
توسعه و موفقیت فروشگاههای زنجیرهای در کشور ما نیازمند ایجاد چه زیرساختها و بسترهایی است؟
نخستین الزام فروشگاههای بزرگ این است که مکانیابی درستی داشته باشند و به عبارت دیگر دسترسی مردم به این فروشگاهها آسان باشد. یکی از مشکلات امروز کلانشهرها این است که مردم به راحتی به پارکینگ دسترسی ندارند. کسانی که به فروشگاههای زنجیرهای مراجعه میکنند، لزوما در مجاورت یا همسایگی این فروشگاهها نیستند و عمدتا از دوردستها به این فروشگاهها مراجعه میکنند. لذا دسترسیها به فروشگاههای زنجیرهای از قبیل مترو، خیابانهای مناسب و مهمتر از همه پارکینگهای مناسب باید آسان باشد و طبیعتا دسترسی آسان میتواند در موفقیت فروشگاهها موثر باشد. لذا مکانیابی فروشگاهها، ایجاد دسترسیها، پارکینگ و تسهیلات بانکی یا همان عابربانکها از مجموعه تسهیلاتی هستند که باید فراهم شوند تا در نهایت منجربه این شود که این فروشگاهها موفق عمل کنند .
با توجه به اینکه بحث آسیب به مغازههای کوچک و سوپرمارکتها یا همان خردهفروشی سنتی با توسعه فروشگاههای بزرگ مطرح است، دولت چگونه میتواند بین این دو بخش توازن ایجاد کند که این دو در کنار هم حرکت کنند و به تقابل با هم نایستند؟
طبیعتا کسانی که به فروشگاههای بزرگ مراجعه میکنند، هر روز به این فروشگاهها مراجعه نمیکنند و معمولا آخر هفتهها و روزهای خاصی برای خرید کالاهای مورد نیاز خود به این مالها مراجعه میکنند. لذا به نظر میرسد بقالیها یا سوپرمارکتها یا مینیسوپرها مکمل فروشگاههای بزرگ هستند. امروز تعداد مالها و فروشگاههای زنجیرهای که در شهر تهران ایجاد شده، بسیار زیاد و قابل توجه است؛ اما این موضوع منجربه تعطیلی مغازهها و سوپرمارکتها در محلات نشده است، بهویژه آن دسته از مغازهها و سوپرمارکتهایی که شعار «حق با مشتری است» را رعایت کردهاند. در بسیاری از موارد مردم تمایل به خرید از مغازههای محله خود دارند، به شرطی که هم کیفیت کالا و هم برخورد فروشنده مناسب باشد. گاهی اوقات حتی مشتریان حاضرند مبالغ کمی بالاتر نیز بپردازند، اما به شرطی که کالایی که تهیه میکنند با کیفیت و برخورد فروشنده مناسب باشد. وجود این مغازههای کوچک در محلات، شهرکها و مناطق مختلف، ضرورتا به این معنا نیست که به ازای توسعه و بسط فروشگاههای بزرگ، این مغازهها تعطیل میشوند، بلکه این مغازهها نیز میتوانند کار و فعالیت خود را ادامه دهند و مکمل فروشگاههای زنجیرهای و بزرگ باشند، به شرطی که آداب آن کسبوکار را رعایت کنند .
منبع: دنیای اقتصاد
نظرات