4 قانون که در هنگام تشکیل یک تیم باید در نظر گرفت

4 قانون که در هنگام تشکیل یک تیم باید در نظر گرفت

یکی از نکات مهمی که در هنگام شروع یک کسب و کار باید به آن توجه کنید، تشکیل یک تیم مناسب برای مدیریت کارهایتان است. در این مقاله قصد داریم به شما آموزش دهیم که چطور تیم استارتاپ خود را تشکیل دهید.

اکوسیستم - هنگامی که یک کسب و کار جدید را راه‌اندازی می‌کنید اعضای تیم نقش مهمی در آن ایفا می‌کنند. حال اگر شما به درستی افراد تیم خود را انتخاب نکنید یا مهمتر از آن حقوق آن‌ها را به خوبی نپردازید، اساس و بنیان کسب و کارتان را غلط آغاز کرده اید و استارتاپ شما نیز آینده نامعلومی خواهد داشت. از طرفی از آن جایی که شما در ابتدای کار خود نمی‌توانید همیشه بهترین افراد را پیدا کنید یا استطاعت مالی این کار را ندارید، بنابراین آن افرادی را که در توانتان هست جذب تیم کاری خود می‌کنید و تمام تلاش خود را می‌کنید تا با همین منابع بهترین شرایط را به وجود آورید. هرچقدر که کسب و کار شما بزرگ تر می‌شود، شما نیز باید تلاش کنید بر روی پرورش و استخدام افراد با استعداد تلاش کنید.

بنابراین بهترین کار این است که هر چه زودتر اقدام کنید. در این مسیر ناخواسته ممکن است برخی قوانین و اصول کار نادیده گرفته شوند. از طرفی فرهنگ استارتاپ‌ها، همانند سیمانی است که به سرعت خشک می‌شود و زمانی که تثبیت شد، تقریبا تغییر دادن آن غیرممکن است. در نتیجه باید سعی شود که تا جای ممکن اشتباهات به حداقل برسند. در ادامه به مواردی اشاره خواهیم کرد که در زمان به وجود آوردن یک تیم استارتاپی باید آن‌ها را مدنظر قرار داد.

1 – از آنجایی که در ابتدای کار شما تعداد نفرات کم است، تاثیر همکاری، کارایی و رفتار هر یک از افراد شرکت در مقایسه با تاثیر همین افراد در یک سازمان بزرگ بسیار بیشتر به چشم می‌آید. به یاد داشت باشید که یک سیب خراب می‌تواند بقیه سیب‌های سالم را نیز فاسد کند. اگر یکی از کارکنان طبق برنامه گروه پیش نرود بر روی سایر اعضای تیم نیز تاثیر منفی می‌گذارد. از طرفی افرادی که معمولا برای تیم مشکل به وجود می‌آورند کسانی نیستند که دارای هوش و مهارت‌های تخصصی پایینی هستند بلکه آن‌ها افرادی هستند که رفتار درستی با سایرین ندارند و به خوبی با دیگر افراد گروه ارتباط برقرار نمی‌کنند. اگر آن‌ها نمی‌توانند خود را با فرهنگ سازمانی شما مطابقت دهند در نتیجه مانند سرطانی می‌مانند که باید آن را از خود جدا کنید. تجربه نشان داده است که مشکلات شخصی در طول زمان بهبود پیدا نمی‌کنند. آن‌ها از همان ابتدا مشکل زا هستند و بهتر نمی‌شوند. واقعیت این است که شما در ابتدای کار خود مجبور هستید تا مدام افراد زیادی را استخدام و اخراج کنید تا بدین وسیله بتوانید بهترین افراد را برای تیم استارتاپی خود به کار بگیرید.

2 – از آن جایی که هر کسی در راه‌اندازی اولیه استارتاپ خود به دلیل کمبود نیرو چندین وظیفه را خود با هم انجام می‌دهد و از طرفی چون شما نمی‌توانید به طور همزمان در چندجا حضور داشته باشید، در نتیجه مجبور هستید تا به افرادی که با شما کار می‌کنند اعتماد کنید و بخشی از کارها را به آن‌ها بسپارید. زیرا هنوز شما در ابتدای کار هستید و هیچ مجموعه قوانین تدوین شده ای ندارید که افراد تیم شما از آن‌ها پیروی کنند از طرفی نیز زمان کافی برای آموزش دادن آن‌ها وجود ندارد. تنها کاری که می‌توانید انجام دهید این است که به آن‌ها بگویید که نیاز دارید چه کاری و به چه شکلی انجام شود. سپس ابزارها و منابع مورد نیاز را در اختیارشان قرار دهید. در نهایت به آن‌ها فرصت دهید تا همان طور که به آن‌ها گفته بودید کارها را انجام دهند. یکی دیگر از موارد که حائز اهمیت است ارتباط مستمر و مداوم با اعضای گروه است. با این روش شما همیشه می‌توانید اطمینان حاصل کنید که افراد از مسیر درست خود خارج نشده اند. این کار را تا جایی ادامه دهید که مطمئن شوید تمام جزییات کار مورد نظر، به خوبی انجام شده است و دیگر خودتان از شنیدن صدای خودتان خسته شده اید !

3 – واضح است که هیچ کس به اندازه بنیانگذار استارتاپ دیوانه و عاشق کارش نیست و دغدغه‌های او را ندارد. بنابراین اگر احساس کردید که کارمندان شما به اندازه شما احسای مسئولیت نمی‌کنند دلیل نمی‌شود که آن‌ها را کارمندان بدی بدانید. برخی از کارمندان فقط به دنبال یک کار با امنیت شغلی هستند که هر روز صبح که به دفتر خود می‌آیند آن مسئولیتی که بر عهده شان گذاشته شده است به خوبی انجام دهند و سپس در انتهای روز به خانه بروند و به زندگی خود برسند. آن‌ها نمی‌خواهند درگیر مسائل و مشکلات کارآفرینی شما باشند و این اصلا چیز بدی نیست. در واقع تا زمانی که آن‌ها به خوبی مسئولیتشان را انجام می‌دهد، هیچ صدمه ای به تیم وارد نمی‌کنند شما نمی‌توانید تیمی‌بسازید که تمام اعضای آن همانند شما به کار بنگرند. یکی از مهمترین بخش‌های کار شما این است که بتوانید به خوبی افراد مختلف با شخصیت‌های گوناگون را در کنار هم قرار دهید. استعدادها از میان یک تیم‌های فوق العاده و عجیب و غریب پیدا می‌شوند. نیازی نیست که تیپ شخصیتی افرادی که در گروه کاری شما وجود دارد یکسان باشد، برخی ممکن است در سخن وری توانا باشند و برخی دیگر نیز در کارهای اجرایی. هم چنین برخی افراد ممکن است تمایل داشته باشند که تا دیر وقت در شرکت بمانند در حالی که برخی دیگر ممکن است دوست داشته باشند کارهای خود را به ساعت اولیه روز معکول کنند و در صبح زود انجام دهند. بهره‌وری و نتیجه کار مهم است نه جزئیات.

4 – من پس از سال‌ها تحقیق دریافتم که چرا به بعضی از افراد باهوش، کسانی که به سختی کار می‌کنند و همیشه سعی می‌کنند پیشتاز باشند، هرگز نمی‌توان به طور کامل اعتماد کرد و مسئولیت کارها را تمام و کمال به آن‌ها سپرد. پاسخ این است که اگر چه آن‌ها سخت کوش هستند اما این تلاش آن‌ها نه برای کسب و کار شما، بلکه برا خودشان است. این روزها که استارتاپ‌ها برای موفقیت و حتی بقای خود سخت تلاش می‌کنند و به ندرت می‌توان افرادی را پیدا کرد که بتوان به آن‌ها تکیه کرد، ذره ای وفاداری به اندازه مقدار زیادی هوش می‌ارزد.

به یاد داشته باشید اگر قلب و احساس شما با کاری نباشد هر چقدر که خوش فکر باشید در آن کار موفق نخواهید بود.

از آنجایی که مصرف‌کنندگان و مشتریان همیشه به دنبال چیزهای بهتر و ارزانتر هستند، بنابراین نمی‌توان همیشه به آن‌ها تکیه کرد. زیرا ممکن است روزی برند شما را ترک کنند و به سراغ برند دیگری بروند. اما افرادی که شما به آن‌ها تکیه می‌کنید و قصد داریم تا کسب و کار خود را با کمک آن‌ها بسازید باید حتما از خصوصیت وفاداری برخوردار باشند. آن‌ها باید کسانی باشند که بتوانند در مقابل سختی‌ها بایستند و وظیفه ای که به آن‌ها سپرده شده است به خوبی انجام دهند.

اگرچه تعهد کاری یکی از مهم ترین ویژگی‌هایی است که باید در اعضای تیم شما وجود داشته باشد اما کافی نیست. کسی می‌تواند تغییر واقعی در استارتاپ شما ایجاد کند که دو خصوصیت تعهد و وفاداری را با هم داشته باشد.

 

    نظرات