گفتگو با دکتر یونس یونسیان پژوهشگر و فعال زیست بوم نوآوری و نوآفرینی کشور
دستیابی به الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در گرو نسخههای بومی منطبق با ساختار شخصیت ایرانیان
با توجه به اینکه بدون شناخت کامل الگوهای شخصیتی و تبیین ساختارهای ذهنی و روانی ایرانیان نمیتوان به برنامههای پیشرفت و رشد دست یافت، در سال مزین به نام "فرهنگ و اقتصاد" بیش از هر زمان ضرورت جهت گیری و تعیین برنامه های راهبردی مبتنی بر فرهنگ در حوزه های گوناگون کشور احساس می شود. "مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت" در بخش "الگو از نگاه دیگران" به بررسی محتوای سمینار "هندسه شخصیت ایرانیان و صورتبندیهای توپولوژی درروانکاوی" برگزار شده در دانشگاه شاهرود پرداخت. توجه "مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت" به این مبحث را می توان گامی در جهت بررسی جنبه های نظری هندسه شخصیت ایرانیان دانست که به عنوان یک اولویت پژوهشی در دانشگاه شاهرود و در امتداد توصیه رهبری به تولید دانش درونزا و دانش مردم بنیاد صورت گرفته است. منشأ تشکیل مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت به برگزاری نشست اندیشه های راهبردی در حضور مقام معظم رهبری برمی گردد. مقام معظم رهبری در نخستین نشست اندیشه های راهبردی علاوه بر تحلیل مفهومی و مشخص ساختن ابعاد الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، ظرف ساختاری مورد نیاز برای پیشبرد تدوین الگو را نیز مشخص فرمودند. ایشان در سخنان خود به تأسیس مرکزی اشاره نمودند که هدایت و راهبری تدوین الگو را بر عهده خواهد گرفت. در همین راستا و با توجه به اهمیت مقوله فرهنگ در حوزه طراحی و تدوین سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، عبداللهیان کارشناس روابط عمومی دانشگاه شاهرود در این زمینه گفتگویی با پژوهشگر و کارشناس پژوهش و فناوری مهندس "یونس یونسیان" داشته است.
یونس یونسیان، دانشآموخته کارشناسی ارشد مدیریت تحول و دارای نشان سرآمد از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مخترع و پژوهشگر و کارشناس پژوهش و فناوری دانشگاه شاهرود در در سمینار "هندسه شخصیت ایرانیان و صورتبندیهای توپولوژی درروانکاوی" که دوشنبه، 19 اسفندماه در دانشگاه شاهرود برگزار شد، ضمن بیان ضرورتهای طرح این بحث در دانشگاههای ایران، به سرگردانیها و شکافهای گفتمان علوم انسانی در کشور، چیستی صورت بندیهای توپولوژی در روانکاوی و بازخوانی نظریات اندیشمندان علوم بینا رشته ای پرداخته است. یونسیان همچنین گفت: این سمینار به مجموعه درس گفتارهایی اشاره داشته است که با محوریت قراردادن اهمیت مفاهیم "بینا رشتهای" در علوم انسانی و تاکید بر تولید دانش درونزا و مبتنی بر مولفههای فرهنگی و بومی کشور ایجاد شده است. یونسیان با بیان اینکه انسان در روانکاوی موجودی دارای ناخودآگاه، مبتنی بر ساختارهای زبانی و دارای گذشته تاریخی موثر در امروز است، تصریح کرد: درک ساختارهای ذهنی و روانی انسان و دریافت وضعیت ناخودآگاه از طریق هندسه موضعی یا توپولوژی ممکن میشود. همچنین نوع پیوستگی و انسجام یافتن ساختارهای ذهنی و روانی شامل رؤیاها، توهمها، سازههای ذهنی در ادبیات و هنر میتواند از خلال درک ساختارهای توپولوژیک به بهترین شکل تفسیر شود. به جز مسیر تکامل فرد و شخصیت انسانی او، کودکی و گذشته نقش اساسی ایفا میکند.
یونسیان با بیان اینکه اهمیت مرزهای دانش و حرکت در مسیر نقاط اتصال و برخورد علوم میتواند به یک باره موجب ایجاد جهشهای فکری و نظری در ساختار علوم انسانی در کشور شود، خاطرنشان کرد: میتوان با منطبق کردن این مسیرها بر ویژگیهای فرهنگی و ملی ایران به "ترسیم الگوهای پیشرفت ایرانیان" و ترسیم ساختارهای پیچیده و "نقشه راه شخصیت ایرانیان" به عنوان زیرساخت اساسی پیشرفت دست یافت. و در واقع برای دستیابی به الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت به نسخههای بومی و منطبق با ساختارهای شخصیت ایرانیان نیاز داریم.
وی در ادامه گفتگو و به عنوان تحلیل یک مورد بینا رشته ای با توجه به کشف ارتباطات موثر بین ساختارهای توپولوژیک دانش ریاضیات و مولفههای روانکاوانه موجود در ناخودآگاه از طریق روانکاوی تصریح کرد: بدون شناخت کامل الگوهای شخصیتی و تبیین ساختارهای ذهنی و روانی ایرانیان، نمیتوان به برنامههای پیشرفت و رشد دست یافت، همچنین دانش و نظریه روانکاوی توانسته است ارتباط عجیب و موثری را میان ساختارهای توپولوژیک در دانش ریاضیات و مولفههای روانکاوانه و ذهنی موجود در ناخودآگاه کشف کند. همچنین صورت بندیهای توپولوژی در نظریه روانکاوی میتواند راهگشای درک نوین از مرزها و محل برخورد دو دانش بزرگ و عظیم ریاضیات و روانکاوی باشد و کشور ایران برای دستیابی به الگوهای اسلامی و ایرانی پیشرفت به نسخههای بومی و منطبق با ساختارهای شخصیت ایرانیان نیاز دارد.
وی در پایان با اشاره به سرگردانیها و شکافهای گفتمان علوم انسانی درکشور خاطر نشان کرد: علوم انسانی و به ویژه حوزه علوم محض و نظری همواره نیازمند پشتوانههای فلسفی بوده است تا بتواند همواره رابطه تعاملی و هم افزای خود را با حوزه فلسفه و علم حفظ کند، همچنین فضای آکادمیهای علوم انسانی در کنار مباحث نظری محض در ایران توانسته است رشد گسترده و عمیقی را تجربه کند، در حالی که در این زمان بیش از هر دورهای لزوم بازتعریف و ایجاد فضای بین رشتهای در مقولاتی نظیر روانکاوی و فلسفه علوم احساس میشود، لذا از این رومیتوانند در تحول فضای علمی و بلوغ گفتمان علوم انسانی مفید واقع شوند و دریچهای به سوی تولید دانش درونزا و گفتمان خودی و بومی علوم انسانی بگشایند.
نظرات