ورود به بورس حق استارتاپ‌هاست

ورود به بورس حق استارتاپ‌هاست

تا زمانی که نگاه حاکمیت این است که بزرگ شدن شرکت‌های استارتاپی به معنای نفوذ است، راهی به توسعه نداریم. برای شما هم با وجود چنین صندوق‌های سرمایه‌گذاری که دولت تدارک دیده است، همین وضعیت یعنی زمین‌خوردن اتفاق می‌افتد، چون سرمایه‌گذاری بخش خصوصی به صندوق‌ها نخواهد رفت و این صندوق‌ها هم زمین می‌خورد. پرونده بلندی وجود دارد از زمین‌خوردن بخش خصوصی برای اعتماد به پروژه‌های دولتی. مشکل ما با آنها در این است که به بخش خصوصی اعتماد ندارند. اگر اعتماد داشتند، از زمانی که قرار بود خصوصی‌سازی انجام شود، این حوزه را به دست خصولتی‌ها، صندوق‌های بازنشستگی و… نمی‌دادند، بلکه به دست بخش خصوصی می‌سپردند. الان مجموعه‌های خصولتی در حال ورود به اکوسیستم استارتاپی هستند و این نگران‌کننده است. این مرحله‌ای است که باید اتفاق می‌افتاد تا از دل آنها شتاب‌دهنده و وی‌سی حرفه‌ای بیرون بیاید. بنابراین به خودتان و سرمایه‌گذاران بخش خصوصی واقعی تکیه کنید اما کسب‌وکارتان را به منابع دولتی آغشته نکنید چون بعدا گرفتار می‌شوید. در دنیا هم همین نگاه به تجربه‌های شکست وجود دارد، چون اینها مسیری را رفته‌اند و گرفتاری‌هایی را تجربه کرده‌اند و الان این تجربه، دانشی برای ادامه مسیر برای دیگران است. حتی اگر شکست هم بخورید، بهتر از این است که با منابع دولتی به موفقیت برسید چون در نهایت گرفتار اقتصاد دولتی می‌شوید. یعنی پول دولت تنها به‌عنوان مشوق بخش خصوصی برای تزریق سرمایه به کار می‌رود و مستقیما سرمایه‌گذاری نمی‌شود. اما دولت به‌عنوان مشوق پول می‌آورد و این پول غیر از پول خصولتی‌ها و… است. حمید و حسام، شما فکر می‌کنید که الان شرکت‌های استارتاپی مثل شرکت‌های خود شما، آماده ورود به بورس هستید؟ حمید و حسام، شما فکر می‌کنید که الان شرکت‌های استارتاپی مثل شرکت‌های خود شما، آماده ورود به بورس هستید؟ بستگی دارد که چه شرایط و چه رگولیشنی را برای ورود به بورس در نظر بگیریم. الان برای ورود به بورس ذهنیت سودآوری شرکت‌ها متعارف است. این مسئله برای شرکت‌های تکنولوژی که فضای‌شان فضای رشد است و نه سوددهی کارایی ندارد. یا مثلا در مورد شرکت‌هایی که از جنس مارکت‌پلیس هستند و در واقع کالایی را تولید نمی‌کنند که درآمدی را ثبت کنند، بلکه حجم کالا یا خدمات فروخته‌شده از طریق پلتفرم را دارند، باید ادبیات جدیدی وجود داشته باشد که این مسائل در آن لحاظ شود. بورس برای شرکت‌هایی است که در حال رشد هستند و برای رشدشان می‌خواهند سرمایه جذب کنند. به هر حال، شرکت‌های ما این شرط را برآورده کرده‌اند و حسابرسی مورد اعتماد بورس روی فعالیت‌های‌شان صورت می‌گیرد و از این جهت ما آماده‌ایم اما ورود به بورس بیشتر به انگیزه مدیران بورس مربوط است که چقدر شرایط را برای ورود شرکت‌های تکنولوژی آماده کنند. ما برای ورود به بورس انگیزه داریم. اما ایجاد شفافیت برای کسب‌وکارهای بزرگ اعتماد به آنها را در بین مردم بیشتر می‌کند. همچنین ما می‌خواهیم راهی را باز کنیم تا استارتاپ‌های دیگر هم بعد از ما بتوانند از این روش یعنی با حضور در بورس، جذب سرمایه کنند. البته الان بورس تنها راهکار نیست؛ بلکه سرمایه‌گذاران دیگری هم وجود دارند. امید یعنی شوقی که در انسان ایجاد می‌شود، به‌واسطه فرصت‌هایی که در دیدرس اوست، اما خوش‌خیالی یعنی فرار از واقعیت برای اینکه احساس خوبی داشته باشیم. استارتاپ‌ها و نمونه‌های موفق شرکت‌های تکنولوژی می‌توانند امید ایجاد کنند و جای خالی این شرکت‌های موفق تکنولوژی و برندهای ملی در بورس خالی است. این نکته می‌تواند برای خیلی از شرکت‌های تکنولوژی و استارتاپ‌های ایران هم تکرار شود و من امیدوارم دولت کمک کند که این اتفاق بیفتد. همچنین من فکر می‌کنم که این کار ماست و اگر اسم‌مان کارآفرین است، امیدداشتن و امیددادن برای ما گزینه نیست بلکه یک وظیفه است.

متن کامل خبر در سایت هفته نامه شنبه

منبع خبر

هفته نامه شنبه

هفته نامه شنبه

هفته نامه شنبه یک رسانه در شهر تهران می باشد

نظرات