سریع و برقآسا، اگر بگذارند / پیپینگ پس از چهار سال به چه جایگاهی رسیده است؟
در این مسیر چهار ساله فرازونشیبهای زیادی را طی کرده و از غولی مانند فیلترینگ هم برای چندین بار گذر کرده است. سربلندی این کسبوکار را میتوان در گروه خستگیناپذیری دید که معتقد است باز هم باید بیشتر تلاش کرد تا پیپینگ به جایگاهی که میخواهد برسد. «بیتوام» طرحی بود که مسعود مشهدی درباره آن توضیح میدهد: «پس از اینکه من و سعید از مشهد به تهران آمدیم و وارد شتابدهنده آواتک شدیم، در این شتابدهنده چند طرح را آزمایش کردیم که یکی از آنها بیتوام بود و با شکست مواجه شد، اما از دل این طرح بود که ما نیاز به یک سرویس پرداخت را حس کردیم و طی یک چرخش، فعالیت را روی پیپینگ سوئیچ کردیم.» پس از انجام یک نظرسنجی در یک خوابگاه دانشجویی متوجه شدیم که بحث سپردهگذاری و وامدادن در ذهن کاربران بهخوبی شکل نگرفته، بلکه این ذهنیت شکل گرفته که پس از قرضدادن پول خود چگونه آن را راحتتر پس بگیرند. مسعود مشهدی از شروع کار خود در تهران میگوید: «زمانی که محمدمهدی باریده درباره ورود خود به پیپینگ میگوید: «اردیبهشت ۱۳۹۴ بود که بچهها با ایده بیتوام وارد آواتک شدند و من هم پس از آن به آنها اضافه شدم. او با بیان اینکه در دورههای شتابدهی آواتک هر تیم در مدت شش ماه فرصت ساخت یک کسبوکار را داشت، توضیح میدهد: «در دو ماه ابتدایی باید محصولی حداقلی برای ارائه به بازار آماده میشد. آواتک بر اساس پارامترهایی که در نظر داشت، ۱۰ تیم انتخاب کرد که ایده بیتوام نیز جزء آنها بود. ایده راهاندازی سرویس پیپینگ زمانی مطرح شد که اپلیکیشنهای پرداختی هنوز همهگیر نشده بودند و اپلیکیشنهای موبایلبانک نیز تجربه و رابط کاربری خوبی نداشتند یا با نسخههای قدیمی کار میکردند. آواتک از سال ۱۳۹۳ شروع بهکار کرد و تاکنون شش دوره شتابدهی را انجام داده است. پذیرش در این دوره گزینشی و برای تیمهایی است که محصولشان آماده با مشتریان درحال رشد است و دارای یک تیم کامل و درآمد اولیه هستند. مسعود مشهدی درباره تغییر اسم از بیتوام به پیپینگ توضیح میدهد: «بیتوام تقریبا ترکیبی از کاری بود که ما داشتیم انجام میدادیم که همان ارائه خدمات بهصورت وامهای کوچک بود. بنابراین این اسم برای ایده جدیدی که در پیپینگ در نظر گرفته بودیم، مناسب نبود. بنابراین بهدلیل اینکه در ابتدای کار ایده ما این بود که پرداختی سریع شکل بگیرد، از این اسم استفاده کردیم.» سرمایه جذبشده در دوره شتابدهی آواتک خود را برای پروژه بیتوام خرج کرده بود و پس از اینکه متوجه شدیم بیتوام به نتیجه نمیرسد، در کار خود چرخشی انجام و کسبوکار پیپینگ در بهمنماه ۱۳۹۶ جذب سرمایه اولیه خود را از شرکت دانشبنیان برکت انجام داد و تا قبل از جذب سرمایه در فضای کار اشتراکی فینووا مستقر بود. باریده با توضیح اینکه پیپینگ در ابتدا سرویسمحور جلو میرفت و صرفا به ارائه درگاه پرداخت اکتفا نکرده بود، میگوید: «در فینووا او ادامه میدهد: «وقتی این جذب سرمایه شکل گرفت، شروع به چهار سال است که از فعالیت پیپینگ میگذرد و تجربه سهبار فیلترینگ را داشته، همچنین سرویسهای زیادی را در این راه ارائه داده و ممکن است مواردی نیز حذف یا اضافه شده باشد. سعید مشهدی در اینباره توضیح میدهد: «بر اساس تشخیص نیاز اولیهای که در پیپینگ وجود داشت، به این نتیجه رسیدیم که در ابتدا بتوانیم پرداختهای فردبهفرد را مدیریت کنیم. در آن زمان بود که بعد از مدت کوتاهی از شروع پیپینگ ما سرویسهایی را برای کسبوکارها آماده کردیم. اولین سرویسی که آن زمان رونمایی شد، «آیتم مالی پیپینگ» بود که کسبوکارها میتوانستند بر اساس آن محصول یا خدمات خود را تعریف و بابت آن لینک ثابت دریافت کنند.» پیش بود که سیاست کاری خود را تغییر دادیم و بخش پرداخت فردبهفرد را تقریبا از پیپینگ حذف کردیم تا سرویسهای متنوعی را برای کسبوکارها بر اساس نیاز آنها آماده کنیم. پرداختهای شخصی این بود که با آمدن سرویسها و APIهای کارتبهکارت، متوجه شدیم که برای پرداختهای شخصی APIهای کارتبهکارت کاربردیتر است، به همین دلیل سرویس قبلی آنلاین را بهصورت عمومی ارائه میدهیم و برخی دیگر را نیز با توجه به نیاز کسبوکارها چشمانداز پیپینگ این است که این کسبوکار میخواهد جزء برترین شرکتهای پرداخت خصوصی باشد. سعید مشهدی میگوید: «هرچند نمیتوان با پیاسپیهای بزرگ رقابت کرد، اما جایگاه و چشماندازی که داریم این است که بتوانیم بهعنوان یک شرکت پرداخت خدمات مهمی را به کسبوکارها با توجه به نیاز آنها و نه صرفا بهعنوان یک درگاه واسط ارائه دهیم.» که اختصاصا برای کسبوکارهای محلی آماده شده، وجود دارد که تمرکز خود را روی این محمدحسین گنجی، مدیر فروش پیپینگ درباره سرویسهایی که برای مخاطبان خاص ارائه میدهند، توضیح میدهد و میگوید: «ما در حوزه پرداخت به این نتیجه رسیدیم که همه روی سرویسهای مشخصی کار میکنند. از جمله اینکه دستگاه کارتخوان برای آنها هزینهبر است و مشکلات متعددی را دربر دارد. ما برای این بخش از کسبوکار سرویسی ارائه دادیم تا دغدغه آنها برطرف شود.» به گفته او «اکنون عمده درآمد ما بر اساس سرویسهایی است که خاص مشتری ارائه میشود. وقتی بازار کلی اشباع میشود شاید ۶۰ تا ۷۰ درصد تمرکز و انرژی ما به سمت ارائه سرویسهای خاص میرود تا با ایجاد بازار جدید و طرح نیاز برای مشتریان دغدغه آنها را برطرف کنیم.» حرف اول در ارائه سرویسهای پرداخت و مالی را اعتماد میزند که گنجی درباره آن میگوید: «اگر فردی بخواهد از پلتفرم ما پولی را دریافت کند، باید به ما اعتماد داشته باشد. فردی ممکن است پیپینگ را از چند سال پیش بشناسد یا اسم آن را شنیده باشد. شرکت شاپرک ما را بهعنوان پرداختیار در سایت خود معرفی کرده و این خودش میتواند اعتماد مخاطب را جلب کند.» میکرو سرویسهای پیپینگ شامل میکرو سرویس پرداخت، احراز هویت، مسدود کردن یا بازپرداخت پول و غیره است. باریده توضیح داد که در پیپینگ پذیرندهای داریم که همه سرویسهای ما را درخواست میدهد، پذیرندهای هم داریم که از بین سرویسها، سرویسهای مورد نظر خود را انتخاب میکند. در این صورت دست مشتریان در انتخاب سرویس باز است. باریده توضیح میدهد: «ما در پیپینگ مدل جدیدی را در سرویسهای این مساله بودیم که بتوانیم اعتماد را برای مشتریان خود ایجاد کنیم.» سعید مشهدی در رابطه با رقیبهای کوچک و بزرگی که طی این سالها زیاد شدهاند، میگوید: «در بازار پرداخت رقبای زیادی وجود دارند؛ در وهله اول پیاسپیها هستند که هیچ پولی را هم بابت خدماتی که ارائه میدهند، دریافت نمیکنند. کردیم، میگوید: «با توجه به این تغییر پیپینگ به چندین میکروسرویس تبدیل شد. باریده در اینباره که پیپینگ چگونه مخاطبان و نیازهای آنها را شناسایی میکند، توضیح میدهد: «در نیازسنجی مشتریان ما اصطلاحا بر اساس مدل Lean کار میکنیم. بهعنوان مثال وقتی کار خود را شروع کردیم، پیپینگ فقط یک صفحه دریافت پول شخصی بود. بنابراین سرویس درخواست پول خود را هم راهاندازی کردیم. پس از آن هم این موضوع مطرح شد که مشتری ممکن است فقط برای مورد خاصی پول را دریافت کنند، پس بخش آیتم مالی خود را راهاندازی کردیم؛ در این صورت فرد یک لینک اختصاصی برای فروش محصول خود دریافت میکرد. همه این موارد بر اساس نیازی بوده که از سوی مشتری وجود داشته است. به گفته باریده واقعیت این بود که هیچوقت بهصورت جدی به سراغ اینکه یک برندینگ و هویت بصری مشخصی داشته باشیم نرفته بودیم. او توضیح میدهد: «تقریبا در دو سال اول فعالیت بیشتر بهصورت B۲C کار میکردیم و سرویسهایی هم که داشتیم متناسب با نیاز اشخاص بود. جلوتر که رفتیم با توجه به تغییر رویکرد و مفهوم ارائه Open Api، تفاوت عمدهای در پیپینگ ایجاد شد و آن هم این بود که به سراغ کسبوکارها رفتیم.» آیتم مالی پیپینگ؛ امکان انتقال پرسرعت پول را برای کسبوکار فراهم کرده است مسعود مشهدی توضیح میدهد: «در ابتدای کار، آواتک و شبکهای که این شتابدهنده داشت کمک زیادی به ما در شکلگیری و رشد پیپینگ کرد. از این دو برادر درباره اینکه اگر حامیان نباشند آیا تغییری در ادامه فعالیت پیپینگ ایجاد میشوند یا نه، میپرسیم. سعید مشهدی میگوید: «همه بخشهای یک استارتآپ بهگونهای است که باید با یکدیگر کار کنند. بهطور مثال مرحله بوتاسترپ نیز برای استارتآپها تاریخ انقضایی دارد و برای همیشه نمیتوانیم این کار را انجام دهیم. شاید بتوان گفت اگر بخواهیم کسبوکاری راهاندازی کنیم که تنها درآمدزایی داشته باشد، بوتاسترپ برای آن مناسب باشد، اما تقریبا در هیچ استارتآپی حتی استارتآپهای بینالمللی نمیتوان دید که بدون کمک سرمایهگذاران رشد نمایی داشته باشد. در آینده نیز برای رشد خود هر جا که نیاز باشد از کمک بقیه استفاده یا جذب سرمایه میکنیم تا بتوانیم به رشد خود ادامه دهیم.»
متن کامل خبر در سایت راه پرداخت
نظرات