چگونه یک مرکزخرید را طراحی کنیم؟
پله به پله تا اوج
آنالیزهای موفق در زمینه بهرهبرداری از مالها غالبا از توجه به یکسری نکات قابل انتقاد نشات میگیرد.
برای بررسی و موفقیت در این زمینه باید به نکاتی خاص توجه کرد؛ نکاتی مانند نوع معماری، مکان تجاری، فضاهای خالی و... .
در کوتاهمدت، موفقیت یک بهرهبردار مراکز خرید بستگی تام و تمامی به رفتار خرید مشتریان، درک اصول پایه خردهفروشی و آموختن جدیدترین فناوریها قبل از شروع کار دارد.
سال ۲۰۱۱ وقتی پس از یک کارگاه آموزشی طولانی، محل کارم را ترک کردم، بابت اجرایی نشدن تمام ایدههایم اندکی سرخورده وناراحت بودم. چارهای غیر از بازگشت به خیابان شیخزاید و محل زندگیام نداشتم. سعی کردم به پاسخی درباره چرایی عملی نشدن ایدههایم بیابم و سرانجام موفق شدم.
اولین سوال این بود؛ چه عواملی از اصلیترین مولفههای موثر در کارایی یک مجموعه تجاری- تفریحی هستند؟
در ادامه از خودم پرسیدم چگونه میتوان حس خوشایندی و تعلق را برای مردم نسبت به یک مجموعه تجاری ایجاد کرد؟ یک مجموعه تجاری چگونه میتواند رفتار و نوع زندگی ساکنن را ارتقا بخشد؟
برای پاسخ به این پرسشها میتوان مولفههای بسیاری را مورد بررسی قرار داد. در واقع دلایل و پاسخهای طبقهبندیشدهای وجود دارد. باید در نظر گرفت که تفکیک کامل موضوعات امکانپذیر نیست.
ماجرای ویترین
آنچه در یک مجتمع تجاری بیش از سایر عناصر نقش ایفا میکند، ویترینهای عرضهکننده کالاهاست. در عرف مراکز، ویترینها بر عنصر اصلی فضا به نام دیوار جای گرفتهاند. از این رو تغییر در ساختار ویترینها، تغییر در یکی از سه عنصر اصلی کف، سقف و دیوار را به همراه دارد. میتوان به فراخور موضوع مورد عرضه، ویترین را از صورت کلیشهای و تکرارشونده به حالت بهینه با کیفیات مناسبتری تبدیل کرد.
نمای جذاب
با توجه به اینکه نما اولین بخشی از بناست که مخاطب با آن مواجه میشود، نقش اصلی را در جذب مخاطب و معرفی کل بنا ایفا میکند. طراحی نمای پویا، جذاب، خوانا و دعوتکننده به فعالیتهای موجود در بنا، یکی از مهمترین شاخصههای طراحی در راه رسیدن به اهداف مجموعه است.
تغییر ارتفاع سقف
یکی از شاخصههای موثر در تغییر کیفیت فضایی، ارتفاع فضاهاست. میتوان ارتفاع را به نحوی تنظیم کرد که علاوه بر تغییر کیفیت فضایی، تقسیمبندی فضایی، تغییر ساختار ارتفاعی، جذابیتهای بصری گوناگون، تغییر در نحوه ارتباطات عمودی و... را پدید آورد. همه این امور میتوانند واقعی و ذهنی باشد. فضای خالی اکثرا در میانه بناست که دید به طبقات پایینی و بالایی را ممکن میکند. امکان نورگیری از سقف معمولا در این فضاها پیشبینی میشود و محوریتی به کل مجموعه میدهد.
خوانایی فضاها
در اماکن عمومی خوانایی فضاها عاملی است که موجب احساس امنیت و جذب مخاطب میشود. مفهوم خوانایی تعاریف بسیار گستردهای دارد. به طور کلی شامل مواردی از قبیل فهم و در ک نسبی کاربری فضاها توسط مخاطب قبل از ورود به فضا، القای حال و هوای محیط، امکان آدرسدهی در فضاها، امکان فهم دیگر فضاها و نحوه رسیدن به آنها، امکان حدس کاربریها، امکان فهم مسیرهای ارتباطی، امکان فهم مناطق مختلف و... است. فضاهای گوناگون مجموعه به سطوح خاصی از خوانایی نیازمندند.آ نچه مفهوم خوانایی مورد نظر را بیان میکند، پاسخ به سه سوال است؛ کجا هستیم، در اطرافمان چه فضاهایی قرار دارد و چگونه به آن فضاها میرسیم.
کنشپذیری
فضای کنشپذیر فضایی است که در آن ادراکات محیطی به واسطه حضور و تاثیر فرد در مکان کامل میشود. در واقع این انسان است که در ابتدا تکمیلکننده فضاست و سپس آنچه را که خود قسمتی از آن بوده، درک میکند. این امر اثراتی ازجمله تنوع فضایی، تازگی فضا پس از هر بار حضور، ایجاد امکان تعلقپذیری فرد به فضا، مرموز شدن فضا و انگیزش برای کشف فضا و حضور مجدد در آن را در پی دارد. با ایجاد فضاهای کنشپذیر، کیفیات مطلوبی را در مجموعه ایجاد میکنیم.
تجمع خاص
حساس حرکت کردن در فضایی سه و چهار نفری و نگاه به اطراف، نوع خاصی از تجمع در بازارها و مراکز خرید است. این امر نیازمند فضای دلنشین، وجود فضاهایی برای مکث، نیممکث، دید، امکان خریدهای کوچک بدون برنامهریزی، امکان دید به فضاهای باز و امکان دید به فروشگاههاست. میتوان با ایجاد قابلیتهایی در محیط، این نوع خاص از تجمع را بازآفرینی کرد.
نور محیط
با نگاه به مراکز خرید بزرگ جهان میتوان نقش نور و رنگ را در سلسلهمراتب، ایجاد فضاهای مختلف و القای احساسات مختلف محیطی و به تبع آن ایجاد کیفیات مختلف در فضا درک کرد. مقوله برخورد با نور در چهار دسته زیر قابل دستهبندی است: تامل در نحوه ورود نور، مکانیابی روزنههای واردکننده نور، تغییر در ماهیت ظاهری نور به لحاظ شفافیت، نیمهشفاف یا کدر بودن و استفاده از نور و رنگ بهطور همزمان. در واقع میتوان با کمک نور و رنگ کیفیات مورد نظر را در فضا خلق کرد. به طور کلی به نظر میرسد کارفرماها و بهرهبرداران مراکز خرید نیاز به تعامل نزدیک و تنگاتنگ با سازندگان دارند و همگی باید طوری هماهنگ عمل کنند که دیگر تردیدی درباره موفقیت کامل یک پروژه باقی نماند. شاید این مطلب اطلاعات خوبی در مورد برپایی و طراحی یک مرکز خرید در اختیارمان گذاشت اما نباید فراموش کرد، اطلاعات نه مقصد و هدف بلکه یک اصل و پایه است. مشتری و تجربیات مشتریمداری باید همیشه در مرکز برنامهها و تلاشهایمان باشد.
حسام رئوف، مدیرعامل مونتهیل
نظرات