فروش ویزای استارتاپی ترفند جدید سودجویان
فردی در بالکنی ایستاده و با اشاره به ماشین اش میگوید آیا دلت میخواهد تو هم این گونه زندگی کنی؟ پاسخ اینجاست چه کسی دلش نمیخواهد؟ فضای مجازی شمشیری دولبه است که هم میتوان از آن بهره برد و شغلی مثل خرده فروشیهای آنلاین یا … برای خود راه انداخت که بسیاری در شرایط کرونا با از دست رفتن کسب و کارشان از آن بهره بردند و هم میتوان در تلههای رویاپردازانه مشاورانی که یک شبه پولدارتان میکنند، افتاد. با هدف نشان دادن لبه برنده شبکههای اجتماعی که در حاضر رویا پردازان جامعه را هدف قرار داده و تبی همچون تب یک شبه پولدار شدن ایجاد کرده، به سراغ چند خرده فروش در شبکههای اجتماعی، یک مشاور کسب و کار در فضای مجازی و یک مدرس دانشگاه رفتیم تا ابعاد این موضوع را بررسی کنیم. وی میافزاید: البته دوستانی دارم که درآمد بیشتری دارند و بلاگر هستند یعنی محتوا تولید میکنند و تبلیغات میگیرند مثلا دوستم برای هر استوری تبلیغ ۱۵۰ هزار تومان پول میگیرد. ساشا یکی از فعالان شبکههای اجتماعی است که از طریق فضای مجازی برای خودش شغل ایجاد کرده. او درباره راهاندازی کسب و کارش و تاثیرپذیری از مبلغانی که افراد را به کارآفرینی تشویق میکنند، میگوید: من از ابتدا در بازار بودم و بعد از چند سال توانستم مغازهای اجاره کنم. از او در مورد مبلغان و افرادی که مردم را تشویق به کارآفرینی در فضای مجازی میکنند میپرسم که میگوید: والا من چند تایی از این پیجها را فالو کردم اما چیزی به علمم اضافه نشده و به فروشمم کمک نکرده است. کاوه یزدی فرد مشاور و طراح کسب و کارهای دیجیتال در خصوص تب کارآفرینی و راهاندازی کسب و کار در فضای مجازی میگوید: طی چندین سال درخواست بیشتر مراجعه کنندگان ما این است که ایدهای داریم و میخواهیم آن را در فضای مجازی پیاده کنیم، اما جنس سوالاتی که پرسیده میشد واضح بود که نمیدانند چه کنند و فقط میخواهند از این فضا پولی بهدست آورند و جالب آنکه مثالهایی میزنند که مثلا میخواهیم مثل فلانی درآمد داشته باشیم و پولدار شویم. این فضا روز به روز خطرناکتر میشود چرا که بسیاری بهدنبال ویزای استارتاپی هستند و تا دلتان بخواهد برای این مساله عرضه و تقاضا شکل گرفته است. متاسفانه افراد در فضای مجازی فقط چیزی را دنبال میکنند که چشمشان میبیند. افراد برای اشتغال در فضای مجازی باید مسیری را طی کنند تا به یک سود و درآمد پایدار برسند. به زبان ساده سه مدل درآمدی این فضا، تبلیغات، مدل دوم دلالی دیجیتال (که در این مدل فرد حتی نیاز به مشاوره هم ندارد) و سوم که همان محور شماست مبحث مشاوره دادن به افرادی است که تشنه درآمد یا یک شبه پولدار شدن هستند. در شبکههای اجتماعی چیزی دیدهاند و فکر میکنند باید از افراد پولدار آموزش ببینند. دکتر محمود احمدپور داریانی درباره نقش دانشگاهها در تربیت کارآفرینان در مقایسه با شبکههای اجتماعی میگوید: نقش دانشگاهها در تحویل دادن کارآفرین به جامعه در دورههای مختلف متفاوت بوده و هست بهعنوان نمونه در دهه ۸۰ حدودا ۲ درصد دانشجویان کارآفرین میشدند ولی با ظهور استارتاپها این عدد به ۲۰ درصد رسیده است هرچند لزوما هر فارغالتحصیل دانشگاهی کارآفرین نمیشود و این موضوع در تمام دنیا وجود دارد. آنهایی که دانشگاه تحویل جامعه میدهد به اصطلاح نخبگان هستند چرا که از فیلتر کنکور میگذرند ولی باز این موضوع هم تضمین کننده آن نیست که دانشجویان حتما اشتغالزایی میکنند و شغل برای دیگران میآفرینند. کتاب، مقالات و دانشگاه نقش اصلی را در کارآفرینی ایفا میکرد با ظهور اینترنت و شبکههای اجتماعی فضا عوض شده است و هر کدام از اینها نقش خاص خود را در اشتغالزایی افراد ایجاد میکند. در شبکههای اجتماعی دیده میشود که قبلا وجود نداشت و هرکدام بستری است برای اشتغال افراد. بعضا دیده میشود کسب و کارهایی در شبکههای اجتماعی چون اینستاگرام شکل میگیرد و رشد میکند که تعداد بالایی از افراد در آن مشغول بکار میشوند. دکتر محمود احمدپور داریانی در مورد تب کارآفرینی و مشاوران و مبلغان کارآفرینی میگوید: کاری که این افراد کردند ایجاد صفحات و پستهایی است که گاهی خوب و آموزشی است و این افراد توانستند گروه هدف خود را بشناسند و گروه هدف آنان افرادی هستند که دارای صاحبان کسب و کار کوچک و بزرگ، صاحبان اصناف و گاهی عموم مردم و جوانانی که دانشگاه نرفتهاند و با هدف قرار دادن این افراد و فروش محصولات خود درآمدهای بالایی را بهدست میآورند البته تعداد فالوورها، نشان دهنده اثربخشی یک پیج یا کار آنها نیست گاهی تعدادی از افراد فقط از روی سرگرمی صفحات را دنبال میکنند. هدف یک کارآفرین فقط کسب درآمد نیست بلکه ایدهای در سر دارد و شب و روز جهت تحقق آن ایده تلاش میکند. او در پاسخ به این سوال که آیا صفحات شبکههای مجازی موفق میتوانند الگویی برای دیگران در جهت رسیدن به درآمد باشد؟ پاسخ میدهد: گاهی مردم شغلی ندارند و الگوی کاری خود را از شبکههای اجتماعی میگیرند. جهت راهاندازی یک کسب و کار جدا از داشتن سرمایه مالی نیاز به تجربه و دانش نیز است برای کسب تجربه ولو به شکل رایگان وارد کسب و کار شویم و دانش آن را بهدست آوریم جوان ما در حاضر فقط میگوید شغل نیست در حال حاضر نباید بگوییم کار نیست، واقعیت این است نیروی انسانی کاربلد و ماهر وجود ندارد. بسیاری از جوانان امروزی پس از فارغالتحصیلی فقط بهدنبال پشت میزنشینی هستند و حتی این موضوع هم محقق نمیشود چرا که تن به این نمیدهند که تجربه کسب کنند حتی به بهای رایگان کار کردن.
متن کامل خبر در سایت مدیر اینفو
نظرات