چرا جنرال موتورز را ترک کردم؟
سال ۲۰۰۰ من به این نتیجه رسیدم که اگرچه مسیر پیشرفتم در زمینه مدیریت در شرکت جنرال موتورز فراهم است و فرصتهای شغلی خوبی برای من در آنجا وجود دارد اما خودم چندان تمایلی به ادامه کار بهعنوان مدیر در جنرال موتورز نداشتم و سرانجام تصمیم نهاییام را در همان سال گرفتم و این شرکت بزرگ و مشهور را ترک کردم. به عبارت بهتر، من معتقدم که شرکتهای بزرگ و نامداری مانند جنرال موتورز اگر چه از نظر «کمیت کار» مشکلی ندارند و راه برای بیشتر کار کردن در آنها برای همه فراهم است اما از نظر «کیفیت کار» دچار مشکل و محدودیت هستند و ساختارهای قدیمی و سنتی تصمیمگیری درباره ایدههای نو و بدیع در آنها باعث میشود تا موارد فرصتسوزی و کمتوجهی به ایدههای نوآورانه در چنین شرکتهایی بالا باشد و همین مساله نیز موجب میشود تا بسیاری از افراد لایق و مبتکر که در استخدام این شرکت بودند پس از مدت نسبتا کوتاهی از شروع کارشان در آنجا دلسرد شده و تصمیم بگیرند آنجا را ترک کنند. من بهعنوان کسی که چند سال سابقه کار مدیریتی در شرکتی مانند جنرال موتورز را در کارنامه خود دارد میگویم که ابعاد بیش از حد بزرگ بسیاری از شرکتها که زمانی بهعنوان مزیت رقابتی برای آنها عمل میکرد و به آنها قدرت چانهزنی بالایی میداد امروزه به یک عامل بازدارنده و هزینهزا تبدیل شده چراکه آنها را در کاستن از هزینههای ثابتشان ناکام میگذارد و در دنیای پر از رقابت امروز شرکتی که نتواند از هزینههایش بکاهد و با روشهایی غیر از اخراج کارکنانش به این مهم دست پیدا کند بهطور حتم شکست خواهد خورد و این همان بلایی بود که سر جنرال موتورز آمد.
متن کامل خبر در سایت مدیر اینفو
نظرات