این انجمن خصوصی است، نیست!
چنین نهادها و اصنافی با این نظریه به وجود میآیند که باعث ارتقا کیفیت اعضای خود شده و منافع مشترک آنها را در برابر دیگر نهادهای خصوصی و دولتی، حفظ کند. سوال اینجاست که اگر قرار است انجمنی مانند انجمن سرمایهگذاری خطرپذیر با روحیه و منشا پول دولتی و توسط نمایندگان صندوقهای دولتی اداره شود، چه نیازی به آن است؟ هیات مدیره دولتی انجمن چگونه میتوانند مدافع بخش خصوصی باشند؟ دولتیها چگونه میتوانند حقوق بخش خصوصی را از دولت مطالبه کنند؟ فارغ از کیفیت عملکرد انجمن آیا در دوره آتی نیز سکان این نهاد بخش خصوصی در دستان دولتیها خواهد بود؟ در اینصورت بهتر نیست بخش خصوصی در اندیشه راهاندازی انجمنی قدرتمند برای بخش خصوصی باشد؟ یا اینکه در انتخابات پیش رو فضا برای ورود بخش خصوصی به این انجمن باز خواهد شد و شاهد انجمنی خواهیم بود که توسط بخش خصوصی و مطالبهگر صنفی بخش خصوصی از دولت باشد. بخشی از این فعالیتها ترویج مفاهیم و روشهای سرمایهگذاری میان داخل اعضا و ذینفعان و سهامداران آنها بوده، بخشی از آنها ارتباط گرفتن و تبیین نیازهای توسعه این صنف در کشور برای دولت و حاکمیت بوده و فعالیتهای دیگری نیز با میزان کمتر صورت گرفته است. واقعیت این است که انجمن نهادی نیست که سازوکار و بازوی اجرایی داشته باشد و بیشتر محل تضارب آرای فعالان صنف است که هر یک دیدگاهها و نیازهای خود را دارند. انجمن یک نهاد خصوصی است، اما تعداد بسیار زیادی صندوقهای پژوهش و فناوری و صندوقهای سرمایهگذاری شبهخصوصی در سطح کشور وجود دارند که بر نحوه انتخابات تاثیر میگذارند. واقعیت این است که چیدمان اعضای انجمن از یک سو باید وزن بالایی به فعالترین اعضا بدهد به دلیل اینکه این دسته از اعضا به دلیل میزان بالای فعالیت، شناخت بیشتری از فضای کم شده و تاسیس صندوقهای جسورانه و خصوصی بورسی جدید که منابع بالاتری برای سرمایهگذاری دارند، ترکیب جدید میتواند وزن بالاتری به این دست از اعضا بدهد. اینکه اقتصاد ایران در چهار، پنج سال گذشته وضعیت خیلی بدی داشته و در حال کوچکتر شدن بوده است. بنابراین خواهش من این است که این را ابتدا لحاظ کنیم، ولی به نظر من انجمن VC اگر بخواهیم با در نظر گرفتن اینکه وضعیت اقتصاد بد بوده و پول به سمت VCها به معنای واقعی نیامده است، کماکان عملکرد آن را بسیار ضعیف در نظر میگیرم. انتظار بعدی که دارم این است که انجمن واقعا روی بحث آموزش باکیفیت کار کند. واقعیت این است که ما با دنیا فاصله خیلی زیادی داریم و اگر میخواهیم واقعا مقداری وضعیت ما بهتر شود، آدمهای برتر در دنیا را باید بیاوریم. انتظار دیگری که دارم این است که میدانید VCها به صورت سنتی پول خود را از نهادهایی تامین میکنند که ما به آنها LP میگوییم. واقعیت این است که نه دولت و نه انجمن VCها هیچ همتی در آموزش LPها نکردند که بدانند آوردن بخش کوچکی از پولشان به صنعت VC میتواند کمککننده باشد. به نظر من یکی از دلایل آن که حالا بعدا هم خواهم گفت این است که بخش بزرگی از مدیریت انجمن دست افرادی است که skill in the game نیستند و پای آنها گیر نیست و حتی از نظر ماهوی VC هم نیستند. میبینید که حجم آن چند ده برابر سرمایهگذاری جسورانه است و دلیلی هم ندارد که متاسفانه به همین دلیل دل آنها برای این بخش بسوزد یا دغدغه آنها باشد. انجمن یک نهاد خصوصی است، اما تعداد بسیار زیادی صندوقهای پژوهش و فناوری و صندوقهای سرمایهگذاری شبهخصوصی در سطح کشور وجود دارند که بر نحوه انتخابات تاثیر میگذارند. ولی اگر اکوسیستم به سمت بهترشدن میرفت که نمیرود، به نظر من ساختار فعلی انجمن و سکانداران فعلی آن را به هیچ کجا نمیرساندند چون همانطور که در سوال قبلی هم عرض کردم بیشتر آنها دغدغه سرمایهگذاری جسورانه ندارند. عضویت ادونچرز در دوره قبل خیلی کوتاه بود و در کل نمیتوانم در خصوص عملکرد دوره قبلی اظهارنظر جدی کنم و احتمالا نقد من نسبت به دوره قبلی صحیح و کامل نیست ولی چیزی که در دوره جدید دیدم احساس میکنم پویایی بیشتری وجود داشت. از نظر تخصصیکردن خدمات و برنامهریزی برای اینکه در حوزههای مختلف از ظرفیتهای اکوسیستم استفاده شود، این دوره خوب عمل کرده و تشکیل کمیتههای تخصصی یکی از همین اتفاقات خوب بود. درست است که انجمن VC است و تمرکز روی سرمایهگذاری است و شاید از یک منظر مهمترین اولویت تلاش برای جذب و ورود سرمایه خطرپذیر به اکوسیستم و ورود بازیگران جدید باشد، اما دوره جدید نقش بالاتری را برای خود تعریف کرد که در حوزههای مختلف سعی کند چالشها را برطرف کرده یا لااقل پیگیری کند و فعال باشد. البته طبیعی است چون زمان میبرد و بخشی هم برمیگردد به مطالبه و فعالتربودن امثال ما به این معنی که ما نیز باید انجمن را از خود بدانیم و کمک بیشتری کنیم. اینجا انجمن است که میتواند خیلی کمک کند و فکر میکنم این نگاه را دارند و دوست دارند که این اتفاق بیفتد اما باید جدیتر از گذشته باشد. نکتهای که در این دوره وجود دارد، ترکیب هیات مدیره انجمن است. شخصا به عنوان فعال بخش خصوصی احساسم این بود در این دوره اگر بهزعم شما دولتیها در صدر کار بودند، احساس کردم ارتباط بهتر و خدمات بیشتری به نسبت از انجمن دریافت کردم. اما من در این دوره واقعا پویایی بیشتری دیدم ولی اینکه دولتی بودند، بله، من هم الان نگاه میکنم حرف شما صحیح است اما میگویم ما در دوره قبلی یک سال و نیم حق عضویت را داده بودیم و هنوز در سایت انجمن لوگوی ما نخورده بود و مجوز کتبی عضویت ما را هم نداده بودند و بعد از ۷ یا ۸ ماه آن را دریافت کردیم. دوستان حتما خیلی زحمت کشیدهاند ولی در دوره جدید احساس میکنم حداقل از نظر ساختاردهی، مثبتشدن صندوق انجمن، پیگیری چالشهای جدی در کسبوکارها فعال عمل کردند: مثلا در چالشی که سر اما باید یک چیزی را هم بپذیریم، بالاخره رایگیری دوره قبل اتفاق افتاده و اعضا رای دادهاند و بر مبنای مکانیسمهای قانونی این ترکیب انتخاب شده است. منظورم بخش خصوصی است که یا آمادگی این را نداشتند که حضور داشته باشند و اصلا خود را در معرض رای قرار دهند یا چون عملکرد خوبی نداشتهاند رای نیاوردند. اما تعداد زیادی صندوقهای پژوهش و فناوری و صندوقهای سرمایهگذاری شبهخصوصی در کشور وجود دارند که اینها روی شکل رایگیریها تاثیر میگذارند. اگر انجمن را بخش خصوصی راه انداخته و اجازه داده که صندوقهای پژوهش فناوری دولتی و خصولتی وارد شوند، چیزی است که خود پایهگذاری کردند و طبیعی است که آنها هم وارد شدند. بنابراین قاعدتا مجموعههایی که در انجمن ویسی وارد شدند، در دوره قبلی پذیرفته شدهاند و با قانون آنجا و اساسنامه آنجا این اتفاق افتاده و رایگیری هم قانونی بوده، بنابراین نمیتوانیم بگوییم دموکراتیک نبوده است. ولی اگر نظر قاطبه فعالان خصوصی این است، همین را میشود اصلاح کرد. مثلا با گذاشتن معیارهایی از نظر رتبهبندی و دستهبندی شرکتها و صندوقها که آنهایی بیایند که اندازه سرمایهگذاری آنها مثلا فلان قدر باشد یا مکانیسمهایی که میتواند این مسائل را برطرف کند که آن هم به نحوی که حقوق همه اعضا حفظ شود، لذا جمله کلیدی من این است که اگر چنین دیدگاهی وجود دارد که انجمن شکل دولتی به خود گرفته، من میگویم که چون اکوسیستم بر مبنای یک بلوغ ویژه شکل گرفته و خود مقوله سرمایهگذاری خطرپذیر بلوغی در سرمایهگذاری است، چون یک نوع سرمایهگذاری خیلی خاصی است و این همه سرمایهدار و سرمایهگذار در کشور هستند که پا در انجمن نخواهند گذاشت، چون این بلوغ را ندارند. پس وقتی این بلوغ وجود دارد که چنین فعالیتی تعریف شده و شکل گرفته بنابراین چالشهای این اکوسیستمی که در حال ساختهشدن است و شکل گرفته و فراز و فرود هم طبیعتا دارد، باید بر مبنای خود این بلوغ حل شود و نه اینکه انشقاق به وجود بیاید. اینطور به نظر میرسد که آنچه امروز اتفاق افتاده، اگر بد است، روندی بوده که سالیان قبل پیریزی و پایهگذاری شده و شاید آنموقع باید به آن فکر میشد ولی الان هم احتمالا بشود اصلاح کرد چون بلوغ وجود دارد. یا مثلا نه با این رویکرد ولی گفته شود که اگر یک VC چند سال گذشته و هیچ سرمایهگذاری نکرده و مدیریت پرتفولیو هم نکرده و اصلا نیست و واقعا فقط از آن یک اسم مانده، یا شرایطی تعیین شود که آنهایی که فعال نیستند و در اکوسیستم نیستند، حضور جدی ندارد و حضور آنها به زعم بخش خصوصی مخرب است، خارج شوند یا حق رای آنها تعدیل شود و از این دست تصمیمات. همه دوستان هم که در اوج تبحر این قضایا هستند، چون با قانون کهنهای که در کشور وجود دارد یک حرکت نو و جدید را دارند شکل میدهند، پس قانون را خیلی خوب میدانند، این اصلاحات را خوب میدانند و به نظر من راه آن بسته نیست. درباره دولتیبودن انجمن این را نیز بگویم که بالاخره باید این را بپذیریم که همچنان حضور دولت در فعالیتهای اقتصادی در تمام ارکان کشور ما یک حضور جدی است. طبیعتا اینجا هم ممکن است نمود پیدا کند و این فرآیند باید به نظر من با نرمش و درستی انجام شود و دولت نقش درست خود را که همانا حمایت و بسترسازی است، ایفا کند.
متن کامل خبر در سایت هفته نامه شنبه
نظرات