درخشش پژوهشگر و فعال فرهنگی کشور در هفتمین همایش ملی پژوهش های نوین در حوزه زبان و ادبیات ایران
حضور دکتر یونس یونسیان پژوهشگر و اندیشمند حوزه فرهنگ کشور در هفتمین همایش ملی پژوهش های نوین در حوزه زبان و ادبیات ایران افتخار آفرید. نتایج پژوهش های دکتر یونس یونسیان با موضوع "تحلیل و رمزگشایی روانکاوانه داستان کوتاه سه قطره خون اثر صادق هدایت بر مبنای نظریه میل در روانکاوی ژک لکان و مفهوم آژانسمان در اندیشه ژیل دلوز" در این اجلاس مورد خوانش و تقدیر قرار گرفت و به عنوان اولین پژوهش فلسفی در حوزه آثار صادق هدایت با استفاده از نظریات روانکاوی لکان، واسازی دریدا و آژانسمان در نظریه دلوز در حوزه مطالعات بینارشته ای ادبیات فارسی در کشور تقدیر شد.
یونس یونسیان پژوهشگر ملی کشور، پژوهشگر برتر کشور در حوزه دیجیتال با نشان سرآمد از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، دارای نشان نوآوری وزارت نفت در حوزه برترین استارتاپ رویداد پترولیوم تیکاف، تقدیر شده از معاون علمی و فناوری ریاست جمهوری کشور در حوزه اکوسیستم استارتاپی، مشاور طرح ملی صد استارتاپ از طرف بازوی اجرایی دانش بنیان ستاد فرمان امام (ره) و صندوق دانش بنیان برکت، دانشجوی دکتری علم اطلاعات و دانش شناسی گرایش بازیابی اطلاعات و دانش در دانشکده مدیریت دانشگاه تهران، فعال در حوزه شتاب دهنده و اکوسیستم کارآفرینی در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری می باشد.
آئین اختتامیه هفتمین همایش ملی پژوهش های نوین در حوزه زبان و ادبیات ایران که با حضور اهالی هنر و فرهنگ و ادبیات کشور برگزار شد، یونس یونسیان پژوهشگر ملی کشور توانست تندیس و لوح تقدیر مقاله این اجلاس را از آن خود نماید.
از نظر روانکاوی، کار هنری را میتوان از چند جنبه بررسی کرد، یکی اینکه محتوای کار به طور کلی روانی تحلیل شود. دیگر اینکه یک یا چند شخصیت داستان و روابط آنها از نظر منششناسی و انگیزههای ناخودآگاه و کشمکشهای درونی آنها مورد توجه قرار گیرد. یا اینکه از طریق کندوکاو محتوا و تحلیل شخصیتها و به خصوص شخصیت اصلی داستان نقبی به شخصیت نویسنده و انگیزههای پنهان او بزنیم. زیرا هنرمند در لحظهی آفرینش فراتر از آرزوها، انگیزهها، احساسها و کشمکشهای پنهان و آشکار خود نمیرود. متون روانکاوی و روانشناسی بر ادبیات و هنر تأثیر گذاردهاند که کمتر کار ادبی عمدهای است که از این تأثیر بیبهره باشد. این تأثیر، چه در فرم چه در محتوا (ولی بیشتر در محتوا)، به اندازهای است که امروزه گاه نمیتوان ادبیات و روانکاوی را از هم جدا کرد. داستان "سه قطره خون" واقعیات اجتماعی زمان خود را بازتاب میدهد و ناتوانی شخصیتهای آن را در زیر سیطره ساختارهای میل و قدرت آشکار میسازد. در میان داستان های هدایت «سه قطره خون» از جایگاه ویژه و خاصی برخوردار است. به عقیده بسیاری از منتقدان ادبی، سبک داستان پردازی هدایت در این داستان، نمونه تمام عیار سبک داستان نویسی خاص اوست. این داستان با درون مایه رازآلود و سمبلیک خود و ساختار پاره پاره و نامنسجم و روایت های گسیخته از وقایع نامرتبط، به خوبی نمایانگر نگرش خاص نویسنده به جهان پیرامون و همچنین جهان بینی ذهنی اوست. درواقع هدایت در این داستان با استفاده از عناصر سورریالیستی و مدرنیستی، پیرنگی نامتعارف و بدیع خلق کرده است که به وسیله آن نگرش ابهام آلود و شک گرایانه خود به رویدادهای جهان هستی را به تصویر می کشد. نظریه میل در اندیشه روانکاوی لکان به تحلیل جنون و رانه های منجر به پسیکوز کمک می کند و نظریه آژانسمان در نظریه ژیل دلوز هم به درک تازه ای از کلیت داستانی مبتنی بر شدن و رویداد یاری می رساند.
نظریه "آژانسمان" مبتنی بر یک هستیشناسی است که آن چه موجود است، یک کلیت چندگانه، در حال شدن و تغییر است و ذهن انسان تنها جنبههایی از آن یا لحظههایی از شدن را به تصویر میکشد. ذهن انسان بسیاری از آنچه وجود دارد یا هویتهایی را که میتوانند به هستی درآورده شوند، نمیتواند نمایش دهد و از این رو این بخش ها را به صورت رهاشده و دستنخورده باقی میگذارد. این بدان معناست که ذهن انسان ایدههای ناقص و گاه اشتباهآمیز درباره واقعیت ارائه میدهد. آنچه ذهن انسان درباره "سرشت" شهر، جامعه، علم و نظایر آن میگوید، همه آن چیزی نیستند که موجودیت آنها را شکل دادهاند.
نظرات