جهان، پس از ویروس کرونا
هنگام انتخاب یک گزینه از بین گزینههای مختلف، ضمن توجه به مهار کردن سریع بحران کنونی باید به این موضوع نیز فکر کنیم که با این انتخاب، پس از گذشتن طوفان، در چه دنیایی ساکن خواهیم بود. مقامات چینی با نظارت دقیق بر گوشیهای هوشمند مردم، استفاده از میلیونها دوربین تشخیصدهندهی چهره و ملزم کردن مردم به چک کردن و گزارش دمای بدن و شرایط پزشکیشان، نه تنها توانستند ناقلین احتمالی کرونا را شناسایی کنند، بلکه جابجاییهای این افراد را نیز رصد کرده و هر کسی را که با این افراد در تماس بوده نیز به راحتی شناسایی میکردند. با این حال اگر مراقب نباشیم، شیوع این ویروس جدید ممکن است نقطهی عطفی در تاریخ نظارت باشد. نه تنها به این دلیل که ممکن است استفاده از ابزارهای نظارت جمعی را در کشورهایی که مدتها آن را رد کردهاند، عادیسازی کند، بلکه بیشتر به این دلیل که این اتفاق، فرآیند تلخ تغییر نظارت از حالت نظارت «روی پوست» به حالت نظارت «زیر پوست» را تشدید خواهد کرد. در هنگامی که تحت نظارت قرار داریم، یکی از مشکلاتی که با آن مواجه هستیم این است که هیچ یک از ما نمیدانیم دقیقا چگونه رصد میشویم و در سالهای آینده چه چیزی منتظر ما خواهد بود. اگر شرکتها و دولتها جمعآوری دادههای بیومتریک ما را شروع کنند، میتوانند ما را حتی بهتر از خودمان بشناسند و به این ترتیب نه تنها میتوانند احساسات ما را پیشبینی کنند بلکه قادرند روی ما تاثیر گذاشته و هر چیزی را که میخواهند به ما بفروشند، خواه یک محصول و یا یک سیاستمدار. حتی هنگامی که آلودگی ناشی از ویروس کرونا به صفر برسد، برخی از دولتهای تشنهی اطلاعات، ادعا خواهند کرد که از ترس موج دوم کرونا یا به خاطر توسعهی گونهی جدیدی از ابولا در آفریقا یا به خاطر فلان و فلان … لازم است سیستم نظارتی بیومتریک را حفظ کنند، متوجه منظورم هستید دیگه! زیرا زمانی که قرار باشد افراد از بین سلامتی و حریم خصوصی تنها یکی را انتخاب کنند، معمولا انتخابشان، سلامتی خواهد بود. هرچند این کشورها نیز از اپلیکیشنهای ردیابی استفاده کردهاند، اما آنها بیشتر بر روی آزمایشات گسترده، گزارشهای صادقانه و همینطور همکاری داوطلبانه مردم آگاهشده، تکیه کردند. وقتی مردم از حقایق علمی آگاه شوند و اطمینان داشته باشند که مسئولان دولتی، حقیقت را به آنها میگویند، کار درست را انجام خواهند داد حتی اگر به طور گسترده تحت نظر نباشند. من دستهایم را با صابون میشویم زیرا در مورد باکتریها و ویروسها شنیدهام، درک میکنم که این ارگانیسمهای کوچک میتوانند موجب بیماری شوند و میدانم که صابون قادر است آنها را از بین ببرد. حال، همین سیاستمداران غیرمسئول ممکن است هوس کنند تا به اقتدارگرایی روی بیاورند، با این استدلال که نمیتوان مطمئن بود که عامه مردم کار درست را انجام خواهند داد. شما ممکن است سالها با خواهر و برادرتان ارتباط تلخی داشته باشید، اما به محض اینکه یک مورد اضطراری رخ میدهد، مخزنی مخفی از اعتماد و عشق را کشف میکنید و به کمک هم میشتابید. البته که باید از فناوریهای جدید هم استفاده کنیم، اما این فناوریها باید در جهت توانمندسازی شهروندان به کار گرفته شود. من به طور کلی مشکلی با نظارت بر دمای بدن و فشار خون ندارم، اما این دادهها نباید برای افزایش اقتدارگرایی دولتها استفاده شود. اگر من میتوانستم ۲۴ ساعته وضعیت سلامتیام را رصد کنم، نه تنها میفهمیدم که چه موقع تبدیل به خطری برای سلامت دیگران شدهام، بلکه متوجه میشدم چه عاداتی بر سلامتی من تاثیرگذار هستند؛ و اگر میتوانستم به آمارهای معتبر در مورد گسترش ویروس کرونا دسترسی داشته باشم، میفهمیدم که آیا دولت حقیقت را به من میگوید یا نه؛ و اینکه آیا سیاستهای مناسبی را برای مبارزه با این بیماری همهگیر اتخاذ کرده است؟ هر بار که مردم در مورد نظارت صحبت میکنند، به یاد داشته باشید که همان فناوری نظارتی نه تنها میتواند برای کنترل افراد از سوی دولت به کار رود، بلکه توسط مردم نیز میتواند برای نظارت بر دولت استفاده شود. به منظور غلبه بر ویروس، اولین و مهمترین پیش شرط این است که که اطلاعات را به صورت جهانی منتشر کنیم. ویروس کرونایی که در چین است و کرونایی که در ایالات متحده مردم را بیمار میکند، نمیتوانند با هم برای مبتلا کردن انسانها، تبادل اطلاعات داشته باشند. اما برای تحقق این مهم، روحیهی همکاری و اعتماد جهانی لازم است. به جای اینکه هر کشور به تنهایی و در حیطهی منطقهی خود این کار را انجام دهد و تجهیزاتی که میتواند تهیه کند را احتکار کند، یک تلاش هماهنگ جهانی میتواند تولید را تسریع کرده و اطمینان دهد که تجهیزات نجاتبخش به طور عادلانهتری میان انسانها توزیع شده است. ما ممکن است یک تلاش جهانی را برای یکپارچه کردن کادر درمان نیز در نظر بگیریم. اگر بعدها کانون همهگیری این بیماری تغییر کرد، کمکها نیز باید تغییر جهت مشابهای داشته باشند. با در نظر گرفتن ماهیت جهانی اقتصاد و زنجیرههای تامین، اگر هر کشوری با بیاعتنایی کامل به سایرین، کار خودش را بکند، نتیجه چیزی جز هرج و مرج و عمیق شدن بحران نخواهد بود. این کار با یک توافق جهانی بر سر غربالگری مسافرین در کشورشان، قابل انجام است. این دولت حتی نزدیکترین متحدانش را به حال خود واگذاشته است. زمانی که همهی سفرها را از اتحادیهی اروپا ممنوع کرد، حتی به خودش زحمت نداد که موضوع را پیشتر به آنها اعلام کند – چه برسد به اینکه بخواهد با اتحادیهی اروپا در مورد این اقدام جدی مشورت کند. حتی اگر دولت کنونی در نهایت یک برنامهی جهانی ارائه دهد، کمتر کسی دنبالهروی رهبری خواهد بود که هرگز مسئولیتی بر عهده نمیگیرد، هرگز اشتباهاتش را نمیپذیرد و مدام به خودش اعتبار داده و تقصیر را بر گردن دیگران میاندازد. اگر خلاء به جا مانده توسط ایالات متحده به وسیلهی کشورهای دیگر پر نشود، نه تنها مهار این بیماری دشوار خواهد بود، بلکه اثرات باقیمانده از آن، روابط بینالمللی را در سالهای آتی مسموم خواهد کرد. آیا با چنددستگی و بدون اتحاد، مسیر تنزل را خواهیم پیمود یا راه همبستگی جهانی را طی خواهیم کرد؟ اگر چنددستگی را برگزینیم، نه تنها بحران طولانیتر خواهد شد، بلکه حتی در آینده شاهد فجایع بزرگتری نیز خواهیم بود. اما اگر همبستگی جهانی را انتخاب کنیم، نه تنها مقابل ویروس کرونا بلکه در برابر تمام همهگیریهای آینده و بحرانهایی که در قرن ۲۱ بشریت را مورد حمله قرار میدهند، پیروز خواهیم شد.
متن کامل خبر در سایت نوپانا
نظرات