توسعه پایدار تنها راه فرار از کابوس فردا
این شاید عجیبترین جملهای باشد که از یکی از سرسبزترین و غنیترین مناطق ایران از لحاظ پوشش متنوع زیست محیطی بخواهیم بشنویم. بحران آب در ایران اما یک شبه رخ نداده است. این البته متعلق به زمانی است که کمی خوش شانس بودهاید و ساکن شهر باشید؛ درباره روستاها حتی نمیتوان به کلمات پناه برد. اما چطور به این نقطه رسیدیم که امروز گاومیشها زیر تیغ آفتاب یکی یکی تلف میشوند؟ یکی از پاسخها این است: عدم توجه به توسعه پایدار و به تبع آن، بازی ندادن نقش توسعه پایدار در بحران آب در ایران و بحران آب در ایران، به مرور صحبتهای دکتر کاوه فرهادی، کارآفرین و حمیدرضا خدابخشی، معاون سازمان آب و برق استان خوزستان و علی شادلو، مدرس، راهنما و ایدهپردازی پرداختیم که چندی پیش در پنلی با موضوع «توسعه صنعتی و توجه به مسائل زیست محیطی» در اکوسیستم استارت آپی همواره لیاقت و نگاه بهروز خود را در حوزههای مختلف نشان داده اما متاسفانه باز این اکوسیستم و فعالان آن جدی گرفته نمیشوند. این عدم توجه را هم میتوان در بیتوجهی به توسعه پایدار به خوبی مشاهده کرد، هم در نبود برنامههای بلند و حتی میان مدت مشهود است و هم در حضور حداقلی در حالیکه استارت آپها میتوانند حلقه گمشده چرخه توسعه پایدار باشند، این مشکل در سطح کلان وجود دارد که به طور کلی، نگاه مدیریتی در ایران، نگاه بلند مدت نیست و برخی میخواهند با تعدادی بطری آب معدنی، آب را به بزرگترین رودخانههای ایران بازگردانند. مفهوم توسعه با رشد متفاوت است. توسعه پایدار نگاه چندوجهی است که زیست بوم یا محیط زیست، مفهوم بزرگتری است که تمام سنجههای دیگر و همه چارچوب نظریهها و مفاهیم دیگر در آن شکل میگیرند. سه کلید واژه را میتوان در این موضوع اقتباس کرد، اولین کلیدواژه مصرف است، بعد تولید و سومین کلید واژه اقتصاد است. برای اتصال این سه کلیدواژه به فضای اکوسیستم ایران اجازه دهید واژه Entrepreneurship یا Entrepreneur را در اینجا برجسته کنم. بیشتر ریسک میکند و این سود بیشتر به هر قیمتی است. دلم میخواهد همه آنهایی که به توسعه بومی علاقمندند اول این مفاهیم را به درستی بدانند و قرائت کنند. با پوست و گوشت و استخوان این مفاهیم و بحران آب در ایران را کاملا لمس کردیم و متوجه هستیم که چه پارامترهایی موثر هستند. در خلال کار برای اینکه روی مبحث توسعه پایدار تاکید کنیم، متوجه شدیم که هیچ توسعهای پایدار نیست و هیچ پایداری مفهوم ندارد مگر اینکه مفاهیم به این دلیل که آن مفاهیم و پارامترهاییهایی که باید در توسعه پایدار در نظر میگرفتیم را در نظر نگرفتیم. درویش: خواسته یا ناخواسته به جای اینکه صنعت آب ما در عملکرد نیم قرن گذشته خود به تاب آوری این سرزمین کمک کند، متاسفانه مشکلاتی جدی در کاهش تاب آوری ایجاد کرده است. اینها کلید واژههایی است که در توسعه پایدار بسیار اهمیت دارد. راهحلی کوچک برای بحران آب در ایران زمانی سرانه آب ما ۷۰۰۰ متر مکعب بر هر نفر در کشور بوده است که الان طبق شاخصهای جهانی به زیر ۱۱۰۰ مترمکعب برای هر نفر داریم میرسیم که از شاخصهای بحران آب عبور کردیم. منتها یک لکنتی در اینجا وجود دارد که شاخصهایی که گرفته میشود چون به صورت متوسط هست و کشور ما با اقلیمهای متفاوتی مواجه است نمیتوانیم از یک شاخص مشخص برای کل مناطق کشور پیروی کنیم. در مناطق جلگهای یا مناطقی که بارندگیهای زیادی دارند نمیتوانیم سرانه میزان آبی را که حد بحران است را ۱۱۰۰ متر مکعب برای هر نفر در نظر بگیریم. اما در مناطقی که سازگارانه زندگیکردند، مثل یزد و کرمان و مناطق کویری، شاید این حدود را بتوان تا مقادیر کمتر دستکاری کرد. کما اینکه در مناطق دیگر دنیا حتی با سرانه ۵۰۰ متر مکعب برای هر نفر، زندگی و تجارت کشاورزی خوبی دارند و توسعه آنها پایدار است. عرض بنده این است ما باید ببینیم در وضعیت فعلی کجا ایستادیم و وضعیت منابع آب ما چه هست. به سدسازی و بحث مصرف اشاره کردید، استحضار دارید که سالیان سال است که ما با قانونی به نام توزیع عادلانه آب کار میکنیم. متاسفانه مجددا در قانونی که در حال مصوب شدن است و به هیئت دولت ارائه شده، ما مباحث مصرف گرایی و تاکید بر توسعه ناپایدار و قوانین موازی همین طرحی که الان در مجلس است و توسعههای کویری و انتقال آب را مشاهده میکنیم. متاسفانه در مسیر پاسخگویی به این نیازها، نیازهای کاذبی هم ایجاد شده و بسیاری از منابع ملی به آن سمت کشیده شده است. مخزنی هم که ایجاد شده اصلا ظرفیت ذخیره و تنظیمی باز بسیار کمتر از این عددی هست که بیان میشود. این است که شالوده توسعه پایدار با تفکری که حاکم بر کشور میشود تا نیازهای مصرف را پاسخ دهد، ما به آن اهداف نمیرسیم و روز به روز به نقطه شکست نزدیکتر میشویم. پایه گذاری توسعه از ابتدا و حتی قبل از انقلاب بر مبنای کشاورزی یک پایه گذاری اشتباه بوده است. کشاورزی در کشور ما بر مبنای دیدگاههای ایدئولوژیک شکل گرفته و یک مبحث استراتژیک است نه مزیت. من تاکید میکنم کشاورزی در کشور ما یک استراتژی است نه مزیت و این استراتژی مبنای ایدئولوژیک دارد. برای همین عرض کردم که حرف آخرم را همان اول باید بزنم، که ما به تعداد روستاهای کشور نیاز به سعید انصاریان داریم. ما نمیتوانیم نسخهای را که برای یک منطقه جلگهای میپیچیم در کویر هم بپیچیم که بخواهیم طرحی به مجلس ببریم که نیازمند آب بیشتر و نیازمند منابع بیشتری باشد که اصلا در دسترس نیست. این است که سیستم ما بر مبنای یک دیدگاه سرمایه داری صرفا پاسخگوی مجموعههای قدرتی میشود که نتوانستند خود را بر شرایط اقلیمی کشور سازگار کنند. در مبحث استفاده از فناوری که با موضوع ارتباط دارد باید بگویم که ما در بخش آب برای استفاده از ابزار بسیار ضعیف هستیم. به استحضار دوستان میرسانم چون تخصص ما هست و در این حوزه هم کار میکنیم، ما به لحاظ استفاده از نرم افزارها بسیار ضعیف هستیم. در مبحث توسعه پایدار ما ده سال طلایی داریم برای اینکه به سوی شرایط طبیعی شروع به حرکت و بازگشت کنیم. یعنی آب برگشتی را هم مصرف میکنیم در صورتی که طبق نرمهای جهانی ببرای مناطق مشابه اقلیمی ایران باید حدود شصت درصد از منابع باید مصرف شود. اما اینکه به چه چیزی گردشگری میگوییم، بحث مفصلی است که وارد آن نمیشوم. ما یک واژهای داریم که با آن آشنا هستید، سازمان حفاظت از محیط زیست. زیست بوم یعنی جایی که اگر توسعه در آن تعریف شد، محیط و کارکرد انطباق درستی پیدا کرد، ما توسعه پیدا کردیم. این کلید واژهای است در مبحث اقتصاد خلاق و اقتصاد مبتنی بر تجربه. این سوال شادلو از همه اهالی گردشگری است. خدمت شما عرض کنم که کرونا گردشگری را تعطیل کرد، این همه جریمه میگذارند که شما سفر نکنید. این حرف را امروز به یاد داشته باشدید و بیست سال دیگر یاد این حرف بیفتید، گردشگری معیشت اجتناب ناپذیر آینده ایران است. اصلا جنس این صنعت لوس است.
متن کامل خبر در سایت هفته نامه شنبه
نظرات