فرهنگ سازمانی چطور منجر به شکلگیری انگیزه در کارمندان میشود؟
مردم به این شش دلیل کلی مشغول به کار میشوند: بازی کردن، هدف، پتانسیل، فشار احساس، فشار اقتصادی و رخوت. مربوط به زمانی است که شما ذاتا انگیزه انجام یک کار را دارید. شما کار میکنید چون برای تاثیر کارتان ارزش قائل هستید. برای مثال یک معلم به این خاطر به کار خود ادامه میدهد که در آینده پتانسیل تبدیل شدن به مدیر مدرسه را خواهد داشت. از آنجایی که این سه انگیزه مستقیما به خود کار مربوط میشوند، میتوانید آنها را انگیزههای مستقیم در نظر بگیرید. اگر تا به امروز از حس گناه برای ترغیب یکی از افراد حاضر در زندگی خود به انجام کاری خاص استفاده کردهاید، در واقع به او فشار احساسی آوردهاید. وقتی برای جلوگیری از ناامید کردن خودتان یا دیگران دست به کاری میزنید، در حال واکنش نشان دادن به فشار احساسی هستید. این انگیزه کاملا از خود کار جدا است. این انگیزههای غیر مستقیم معمولا کارآیی را کاهش میدهند، چرا که شما دیگر به کار کردن فکر نمیکنید - شما به ناامیدی یا پاداش کار فکر میکنید. پژوهشهای مدرسه تجاری هاروارد نشان میدهند که یک فرهنگ سازمان قدرتمند، باعث میشود کارمندان بیشتر قادر به احساس بازیگوشی، هدفمندی و وجود پتانسیل باشند و کمتر فشار احساسی، فشار اقتصادی و رخوت را تجربه کنند. با استفاده از شش سوال که هرکدام به یک انگیزه تعلق دارند، میتوان با ریاضیاتی ساده به سنجش انگیزههای کلی در یک سازمان پرداخت و سپس تاثیر آن بر کارآیی را سنجید. وقتی به سنجش انگیزههای کلی کارمندان حاضر در چهار شرکت هواپیمایی بزرگ میپردازیم و فرهنگ آنها را با خروجیهایی مانند رضایت مشتریان مقایسه میکنیم، متوجه میشویم که فرهنگ سازمانی قادر به پیشبینی میزان رضایت مشتریان بوده است. به عبارت دیگر، فرهنگهایی که کارمندان را به بازی کردن، هدف داشتن و استفاده از پتانسیلها ترغیب کرده و کمتر منجر به فشار احساسی، فشار اقتصادی و رخوت میشوند، خروجی بهتری برای مصرفکنندگان دارند. برای مثال مدرسه تجاری هاروارد در همکاری با یک سازمان خردهفروشی دریافت که تفاوت میان انگیزه کلی پایین و انگیزه کلی بالا، به معنای تفاوت ۳۰ درصدی در درآمد کل کمپانی است. بنابراین این توضیح را در نظر بگیرید: فرهنگ مجموعهای از پروسهها درون یک سازمان است که بر انگیزه کلی کارمندان تاثیر میگذارد. گستره وسیعی از پروسهها روی انگیزه کلی مردم در کار تاثیر میگذارند. با نظرسنجی از هزاران کارگر آمریکایی، بررسی شده که چطور المانهای مختلف محیط کار -از چگونگی طراحی کار گرفته تا اینکه عملکرد چطور سنجیده میشود- بر انگیزه کلی تاثیر میگذارند. به صورت کلی مدرسه تجاری هاروارد به این نتیجه رسیده که دریافت کمیسیون از فروش، انگیزه کلی یک شخص را کاهش میدهد. با این همه، اگر آن شخص باور داشته باشد که کارش به کمک به مشتریان منجر میشود، همان کمیسیون میتواند انگیزههای کلی را بالا ببرد. این یعنی انگیزه کلی بالا است.
متن کامل خبر در سایت دیجیاتو
نظرات