6 دلیل برای شروع نکردن شراکت کاری
بسیاری از افرادی که در ابتدای راه برای تأسیس و راهاندازی یک کسبوکار جدید هستند، بر این باورند که وجود فردی بهعنوان شریک تجاری در کنار آنها لازم و ضروری است. اما به عقیده بسیاری از کارشناسان درصد زیادی از این افراد نهتنها نیازی به شریک تجاری ندارند بلکه با انتخاب شریک تجاری استرس و فشارهای کاری را برای خود زیادتر میکنند. در این مطلب قصد داریم تا در خصوص 6 نشانهای که نشان میدهد یک فرد در مسیر راهاندازی کسبوکار خود نیازی به شریک تجاری ندارد و میبایست شراکت خود را فسخ یا شروع نکند، صحبت خواهیم کرد.
اکوسیستم - زمانی که فردی قصد راهاندازی و یا گسترش یک کسبوکار جدید را دارد باید قبل از انتخاب شریک تجاری به 6 نشانه مهم توجه کند. توجه به این 6 مورد نشان میدهد که آیا انتخاب شریک تجاری برای موفقیت هرچه بیشتر در کار لازم و ضروری است یا نه.
نکتهای که باید به آن توجه داشت این است که در این مطلب قصد نداریم با اسنفاده از افراد مختلف در پستهای گوناگون در کسبوکار مخالفت کنیم. تنها نکتهای که این مقاله قصد دارد به آن بپردازد این است که آیا وجود شریک تجاری برای یک کسبوکار لازم است یا خیر. در وقع در بسیاری از موارد ایجاد حق مالکیت در کسبوکار برای فردی به غیر از مؤسس آن کسب کار به هدف سرمایهگذاری و شراکت میتواند تبعات سوء به همراه داشته باشد.
در ادامه به معرفی و بررسی 6 نشانه که نشان میدهد حضور شریک تجاری در یک کسبوکار چندان نیاز نیست میپردازیم.
تفاوتهای رفتاری در کاربسیاری از افرادی که قرار است بهعنوان شرکای تجاری در کنار یکدیگر کار کنند اخلاق و رفتار کاری متفاوتی دارند. این تفاوتها بهگونهای است که باعث بروز مشکلات زیادی در محیط کار و همچنین در روند پیشرفت کسبوکار خواهد شد. به عبارت دیگر افرادی که توانایی کافی برای انجام کارها در وقتهای تعیین شده و یا کنار آمدن با مشتری و برآورده کردن نیازهای او را ندارند، افراد مناسبی برای شراکت نیستند و بهتر است شراکت با آنها آغاز نشود. بنابراین شناخت افرادی که کاندیدای شراکت هستند قبل از آغاز شراکت رسمی بسیار لازم و ضروری سات. البته در برخی از موارد این شناخت کافی نیست و افراد به اشتباه شراکت خود را آغاز میکنند که میتواند در بلند مدت تأثیرات مخربی بر روی موفقیت و رسیدن به هدف در کسبوکار ایجاد کند.
عدم وجود تجربه کاریدر برخی از موارد شرکای تجاری از تجربه کاری و یا مهارت لازم برای ورد به کسبوکاری که برای شراکت انتخاب کردهاند، ندارند. در واقع هر یک از شرکای کاری برای ادامه کار و رسیدن به موفقیت باید نقش تأثیرگذار مثبتی در روند اجرای پروژه داشته باشد و از این رو نداشتن تجربه کار مناسب و یا ندانستن مهارتهای لازم چه در زمینه شراکت و چه در زمینه کسبوکار میتواند در آخر باعث شکست و به هدف نرسیدن راهی که آغاز شده است، شود.
اختلاف نظر در جهتگیریهااجازه دهید مسئله شراکت را بهگونهای متفاوت در این بخش بررسی کنیم. وقتی افراد یا همان شرکا در اهداف بلند مدت و یا مسیری که قرار است کسبوکار برای رسیدن به موفقیت طی کنند با یکدیگر موافق و هم جهت نباشند در این صورت شاید هفتهها و ماهها بر سر رسیدن به یک توافق بحث کنند و در پایان به هیچ نتیجه مثبتی نرسند. در این صورت نهتنها زمان و منابع زیادی به هدر خواهد رفت بلکه موجب ایجاد تنش و استرس و در محیط کار و سردرگم شدن کارمندان میشود و تمامی این موارد میتواند اثر منفی در پیشرفت کار داشته باشد.
تقسیم سودمعمولاً شرکای تجاری سود حاصل از تجارت را بین خود تقسیم میکنند. این تقسیم سود بر اساس میزان سهمی است که هر شریک از کسبوکار دارد. اما در مواردی که هیچ سودی از کسبوکار عاید نمیشود، بنابراین تقسیم سود نیز اتفاق نخواهد افتاد. در این مواقع ممکن است اختلافاتی میان شرکا ایجاد شود. اگر شرکا نتوانند بر سر این موارد به نتیجه برسند کسبوکار با مشکل زیادی مواجه میشود. در واقع شراکت در این زمان هیچ ارزش و منفعتی برای پیشبرد کسبوکار نخواهد داشت.
مسئولیتپذیری شرکامسئولیت هر آنچه در کسبوکار رخ میدهد چه پیشآمدهای مثبت و چه منفی بر عهده شرکا است. در این میان اگر شریکی بخواهد قوانین را نقض کند و مسئولیت کارهایی را که منجر به نتایج منفی در کار شده است را بر عهده نگیرد، خسارتهای زیاد و جبران ناپذیری برای کسبوکار به همراه خواهد داشت. نکته مهم این است که تمامی شرکا در هر آنچه که برای کسبوکار پیش میآید، سهیم هستند و میبایست مسئولیت آن را بر عهده بگیرند.
وقتی در یک کسبوکار چند شریک با یکدیگر مشغول به فعالیت هستند مسلماً استرس مضاعفی برای مدیر گروه یا همان رهبر ایجاد میشود. زیرا رهبر همواره باید نسبت به این موضوع که تمامی شرکا و افراد درگیر در پروژه نسبت به وظیفه خودآگاه و مسئولیتپذیر هستند، مطمئن باشد. حتی اگر اعتماد کامل میان رهبر و سایر شرکا وجود داشته باشد، در برخی از موارد ممکن است اختلافهایی بر سر مسئولیتپذیری و بر عهده گرفتن عواقب تصمیمگیری انجام شده بین شرکا ایجاد شود.
شهرتطلبیدر برخی از موارد حتی اگر شریک تجاری قوانین شراکت را زیر پا نگذارد و طبق قوانینی که در هنگام عقد شراکت بین شرکا بسته شده است عمل کند، باز هم ممکن است اقداماتی انجام دهد که نهتنها شهرت خود بلکه شهرت کسبوکار را نیز به خطر میاندازد و این مسئله میتواند برای ادامه کار و موفقیت پروژه بسیار خطرناک باشد.
با توجه به موارد گفته شده در بالا کارشناسان توصیه میکنند قبل از آغاز هر نوع رابطه شراکت در تجارت و راهاندازی کسبوکار، مؤسس کسبوکار میبایست تمام جوانب کار را بسنجد و سپس اقدام به انتخاب شریک مناسب و شایسته نماید. از دیدگاه دیگر هرگاه در کسبوکاری یک یا چند نمونه از نشانههای بالا برای شراکت پدید آمد میبایست هر نوع شراکتی که منجر به پدید آمدن موارد فوق شده است به سرعت فسخ شود.
نظرات