تفاوت کسب و کارهای معمولی با استارتاپ ها چیست؟
مهمترین تفاوت یک استارتاپ با کسب و کارهای معمولی در هدف آنها است. هدف از ایجاد یک کسب و کار این است که با سرمایهای کم، کار و درآمدی قابل اطمینان داشته باشیم. اما هدف از ایجاد یک استارتاپ، تولید راهحل برای یک مشکل یا نیاز است. آنها دنبال ارائه یک محصول جدید هستند و ممکن است فقط امیدوار باشند که یک شرکت تجاری بزرگ، استارتاپ آنها را بخرد و برای محصول آنها یک پلن تجاری ارائه دهد. یکی دیگر از تفاوتها بین استارتآپها و کسبوکارها در هویت ساخت آنها است. اما ریسک در ذات استارتاپها است. ممکن است نتوانید این محصول را بسازید یا آن را تجاری کنید. ممکن است نتوانید برای محصولتان مشتری پیدا کنید یا حتی ممکن است ایدهی استارتاپ اجرایی شود اما موفقیت مالی نداشته باشد. استارتآپها معمولا کسبوکارهایی هستند که با تکنولوژی سر وکار دارند و بنابراین اغلب هیچ محدودیت زمانی، مکانی و جغرافیایی برای آنها وجود ندارد. به همین دلیل زمان رسیدن به نقطهی سوددهی در استارتاپها خیلی زیاد است. اما بعد از رسیدن به نقطهی تجاری شدن به این دلیل که راهحلی جدید را معرفی میکنند با سرعت بالایی در بازار رشد خواهند کرد. برای دانستن روشهای نوین مدیریت کسب و کار خود مقاله برای مدیریت بهتر کسب و کار خود چه باید بکنیم؟ برای مدیریت بهتر کسب و کار خود چه بکنیم؟ مقیاسپذیری یکی از دلایل رشد بسیاری از استارتاپها است. البته یک استارتاپ لزوما مقیاسپذیری بالایی ندارد اما چون بیشتر استارتاپها راهحلهایی خلاقانه و در بستر اینترنت دارند مقیاسپذیر هم هستند. یک کسبوکار معمولی در مراحل اولیهی شکلگیری خود به دنبال درآمد ثابت و مکفی است و معمولا با سرمایه اولیه شخصی یا با کمک خانواده و دوستان شروع میشود و زمانی که امید به درآمد پایدار به وجود آمد از طریق گرفتن وام گسترش پیدا میکند. اما یک استارتآپ برای سریعتر کردن روند رشد نیازمند بودجهی بسیار زیادتری است. استارتآپها معمولا با ریسک شروع میکنند، چون میخواهد روندهای قبلی را در هم شکند و یک ایدهی جدید را پیادهسازی کند، این نیز دلیل دیگری برای دریافت سرمایه توسط آنهاست. استارتاپها برای مدتها ضررده هستند ولی اگر به موفقیت تجاری برسند میتوانند به سرعت رشد کرده و سرمایه فوقالعادهای را رقم بزنند. به همین دلیل استارتاپها به سرمایهگذاران خطرپذیر نیاز دارند و معمولا با سرمایه شخصی شروع به کار میکنند اما برای آنکه به نقطهی جهش رشد برسند به سرمایهگذاران خطرپذیر نیاز دارند که این سرمایهگذاران حاضرند روی کسب و کاری با ریسک بالا و پتانسیل رشد فوقالعاده سرمایهگذاری کنند. رایجترین روشهای دریافت سرمایه که این روزها بیشتر استارتآپها از آنها استفاده میکنند، شتابدهندهها هستند. به عنوان مثال، صاحبان استارتآپها باید در زمینههایی مثل حق کپی رایت، حریم خصوصی، فرآیندهای عملیاتی و موارد مشابه مجوزهای لازم را کسب کنند که اغلب اوقات به دلیل هویت ساختارشکنانه آنها کاری بسیار چالشی است، اما کسبوکارها کافیست از ساختارهای سنتی صنعت خود تبعیت نموده و از بین آنها چارچوب مناسبی را برای خود انتخاب کنند. را تکرار کنید میتوانید از خدمات مشاورهای استفاده کنید، برای آشنایی با مزایای مشاوره استارتاپی مقاله دلایل ضرورت مشاوره استارتاپی را مطالعه نمائید و اگر نیاز به مشاوره دارید میتوانید درخواست مشاوره خود را هم اکنون
متن کامل نوشته در سایت شتابدهنده هاوش
نظرات