استراتژیهای قیمت گذاری محصولات کشاورزی
استراتژیهای قیمت گذاری محصولات کشاورزی نیزهنرپیشبینی وجهت دادن مقولات قیمتی درچارچوب بازار است درحالی که نوسانات کوتاه مدت نادیده گرفته میشود. قیمتها تعیین کننده نوع و مقدارمحصول یا خدمتی است که باید درجامعه تولید شود ونیزمصرف کنندگان بر اساس آن تصمیمات مصرفی خود را اتخاذ میکنند. اصولا روشهای قیمت گذاری بطورکلی یا مبتنی بر فروش است و یا بر اساس هزینههای تولید تعیین میگردند. در تحقیق حاضر، با در نظر گرفتن نرخ تورم سالیانه، نرخ افزایش بها درسال پایه و نیز قیمت سر به سردر سال پایه برای یک محصول خاصی، فرمول بسط داده شده است. ضمن تاییدنحوه عمل فرمول برای قیمت گذاری محصولات کشاورزی، چگونگی میزان حمایت ازگندم کاران درطول سالهای متعددنسبت به یک سال پایه بررسی گردید. قیمت گذاری گندم و خرید آن از سوی دولت همواره یکی از مباحث مهم در ایران بوده است. در سالهای گذشته، به عقیده بسیاری صاحبنظران قیمت تعیین شده از سوی دولت بگونهای بوده که منجر به تضعیف انگیزه تولید این محصول گردیده است. بر این اساس ارایه الگوی قیمت گذاری که بر مبنای آن میتوان انگیزه تولید را تقویت نمود است. هدف عمده مطالعه حاضر، بررسی سیاست والگوی قیمت گذاری محصولات کشاورزی درکشورهای منتخب وتعیین الگوی بهینه قیمت گذاری گندم باتوجه به شرایط ایران است. د- ارایه راه حل مناسب قیمت گذاری گندم با استفاده ازتجربیات سایر کشورها و نیز با درنظرگرفتن شرایط موجود ایران. سیاست قیمت گذاری به اصولی اشاره میکند که بر اساس آنها تصمیمات قیمتی مناسب اتخاذ میشود. ۲- روشهای مبتنی بر هزینه (مثلا اضافه کردن نسبت معینی به هزینههای تولید) قیمت سربسر (Pb) قیمتی است که در آن هزینههای کل برابر درآمد کل میشود: که در آن TC بیانگر کل هزینههای تولید و Y عملکرد در واحد سطح محصول مورد نظر است. برای سودآور کردن فعالیتهای کشاورزی، معمولا دولتها به روشهای مختلفی در امر قیمت گذاری محصولات کشاورزی دخالت میکنند که میتوان آنها را بصورت زیر خلاصه کرد: این روش شامل سوبسید نهادهها، کنترل قیمت محصولات و ایجاد تقاضای جدید مثلا از طریق صادرات محصول میشود. برای مثال از طریق فعال کردن بخش خصوصی در بازار نهادهها و سایر خدمات درهند وبنگلادش سعی شده نهادهها بطور موثرتری در زمان مناسب تحویل تولید کنندگان شود. اما از آنجا که دخالت دولت در قیمت گذاری محصولات کشاورزی همراه با اثرات جانبی و کاهش کارآیی تولید است لذا بایستی دقت کافی در قیمت گذاری صورت گیرد. ملاحظه میشود که سیاست قیمت گذاری محصولات کشاورزی غالبا همراه با سیاستهای دیگر است. به همین جهت است که دولتها علاوه بر دخالت در تولید وتوزیع محصولات کشاورزی، سیاستهای قیمتی را نیزبرای پایدارساختن قیمتها اعمال میکنند که معمولا به نوع محصول بستگی دارد. ۴- پرداخت جبرانی که بر اساس آن دولت یارانهای معادل تفاوت بین قیمت تعیین شده توسط دولت وقیمتی که محصول به فروش میرسدبه تولید کنندگان پرداخت میشود. علاوه بر این، سیاستهای یارانه صادرات، کنترل واردات، یارانه پرداختی به نهادهها و همچنین دخالت مستقیم دولت در تولید و بازاریابی و عملیات مربوط به ذخایر احتیاطی مورد تجربه قرار گرفته است. جمع بندی تجربیات سایر کشورها و از جمله ایران گواه بر این مطلب است که اساسا در قیمت گذاری بایستی هزینههای تولید بعلاوه سود نرمالی برای مدیریت در نظر گرفته شود. با این وجود، بدلیل آنکه هزینههای تولید در مناطق مختلف یک استان و حتی در یک شهرستان متفاوت است لذا تعیین هزینههای تولید بایستی با دقت صورت گیرد. حتی در صورتی که قیمت گندم در استانهای مختلف و بر حسب متوسط هزینه تولید در آنها انجام شود. این احتمال وجود دارد که نهایتا گندم به استانهایی که در آنها قیمت بالاتری پیشنهاد شده حمل و در آنجا به فروش رود. بایستی الگوی قیمت گذاری به گونهای باشد که ضمن آنکه انگیزه تولید محصول را تقویت میکند ازضایعات آن نیزجلوگیری کند. در کنار این مطالب، بایستی به این نکته توجه شود که گندم ماهیتا محصولی است که دولت درصدد است تا حد امکان آن را در داخل کشور تولید کند و مضافا مصرف کنندگان آنرا حمایت کنند. با این وجود، تجربه نشان داده که وجود بیش از یک قیمت برای یک محصول میتواند از طریق ایجاد مسیرهای انحرافی و بعضا غیرقابل پیشبینی اثرات منظور شده یک سیاست را از بین ببرد. ذیلا تعدیلات لازم برای اعمال سیاست قیمت گذاری در کوتاه مدت بحث شده است. اگربپذیریم که سیاست فعلی قیمت گذاری گندم قادرنبوده به همه اهداف از پیش تعیین شده دست یابد، ضرورت دارد سیاست به نحوی اصلاح شود. اما این واقعیت باید مد نظر واقع شود که هزینهها و در نتیجه سود متعارف از سایر محصولات رقیب و به ویژه محصولاتی که دولت روی آنها دخالتی ندارد و نیز نرخ مبادله در مناطق مختلف یکسان نیست. ۲- کیفیت محصول بویژه از نظر میزان پروتئین موجود در آن بایستی به نحوی در تعیین قیمت دخیل باشد. گرچه در حال حاضر محصول برحسب خلوص و درصد پوکی دانهها رده بندی شده و بر این اساس برای آنها افت تعیین میشود، لیکن میتوان میزان ازت کل موجود در گندم را ملاک پروتئین قرار داد. این امر هرچند هزینههای تولید را افزایش میدهد ولی تا حدود زیادی کیفیت محصول را از نظر پروتئین مورد نیاز برای آرد و نان بالا میبرد. بر این اساس اگر TR و TC به ترتیب درآمد و هزینه کل تولید محصول در یک هکتار باشد، آنگاه قیمت سربسر (Pb) یعنی قیمتی که در آن درآمد کل برابر هزینه کل عبارتست از: براساس این رابطه، بدون درنظر گرفتن سود متعارف (یعنی اگر m=۰) قیمت برای سال جاری P۰ برابر خواهد بود با: برای تعیین ضریب سود متعارف (m۱) یک راه حل این است که سود مشابه را برای یک هکتار از سایر محصولات (بویژه محصولاتی که دولت روی قیمتگذاری آنها دخالتی ندارد) محاسبه کنیم و نسبت آن را به هزینهها مشخص کنیم، پس: مشاهده هزینه تولید گندم دراستانهای مختلف حاکی ازاین واقعیت است که تفاوت عمدهای دراستانها ازاین نقطه نظر وجود دارد. به نظر میرسد بدلیل مشکلات محاسبه هزینههای ضمنی و بویژه آنکه خود این هزینهها در استانهای مختلف با هم متفاوت است، کماکان مشکل یکسان کردن هزینهها باقی بماند. بنابراین چون ضریب m۱ بدون توجه به استان تولید کننده گندم یکسان است، لذا میتوان امیدوار بود که نقش تفاوت هزینههای تولید در مناطق مختلف در قیمت نهایی محصول از نقطه نظر زارعین کم رنگتر شود. همانگونه که در جدول (۱)، نشان داده شده است، قیمت محاسبه شده برای سالهای قبل از۱۳۷۹ بزرگترازقیمت تضمینی است. در این مقاله به منظور تسهیل قیمت گذاری محصولات کشاورزى در سالهای مختلف فرمولی بسط شد که بر اساس آن بدون نیاز به محاسبات جدید در سالهای آینده مى توان قیمت محصول را تعیین نمود.
متن کامل نوشته در سایت سروبان
نظرات