ایده‌های معطوف به بازار

اما مارژینالیست‌ها معتقد بودند که ارزش هر کالا براساس نیروی‌ کار صرف‌شده برای تولید آن تعیین نمی‌شود بلکه به این بستگی دارد که افراد آن کالا را تا چه حد در ارضای اهداف و نیازهای خود سودمند می‌پندارند. دلیل قیمت بالای یک کامپیوتر این نیست که تولید آن ساعات زیادی [از فعالیت نیروی‌کار] طول می‌کشد بلکه مصرف‌کنندگان به دلیل سودمندی کامپیوتر در دسترسی به اهداف‌شان است که این قیمت بالا را برای آن تعیین کرده‌اند و نیز این ارزش‌گذاری کامپیوتر توسط مصرف‌کنندگان به نوبه خود روی ارزش نهاده‌هایی (نظیر نیروی‌کار و مواد خام) که در تولید کامپیوتر مورد استفاده قرار می‌گیرند اثر خواهد گذاشت. پارادوکس الماس و آب نیز آن را به خوبی بیان کرده است: الماس یک کالای لوکس است اما آب برای حیات ما ضروری است، چرا مصرف‌کنندگان برای الماس در قیاس با آب ارزش بیشتری قائل هستند؟ منگر و سایر اهالی انقلاب مارژینالیستی این پارادوکس را با معرفی مفهوم «مطلوبیت نهایی» حل کردند. او مکتب تاریخی آلمان را نیز مد نظر داشت که در آن زمان مرجع غالب در تفکرات اقتصادی جهان آلمانی‌زبان بود. اهالی مکتب تاریخی آلمان معتقد بودند که علم اقتصاد قادر نیست تا اصول جهان‌شمولی ارائه کند که در همه زمان‌ها و مکان‌های جغرافیایی به کار بیاید، فلذا از آن دیدگاه بهترین کاری که اقتصاددانان می‌توانند بکنند این است که با در نظر گرفتن شرایط خاص و معین به مطالعات تاریخی بپردازند به امید اینکه بتوانند الگوی خاص و معینی که برای آن شرایط مورد مطالعه مناسب است را شناسایی کنند. با این وجود منگر در تقابل با دیدگاه فوق، استدلال می‌کرد که قواعد اقتصادی جهان‌شمولی وجود دارند که بر همه زمینه‌های مختلف مطالعاتی حاکم هستند و او تحلیل مطلوبیت نهایی را به‌عنوان بنیان این قواعد جهان شمول به کار گرفت. جایزه نوبل را در سال ۱۹۷۴ برای مشارکت‌های او در اقتصاد پولی و ادوار تجاری به هایک اهدا کردند. نسل‌های بعدی پژوهشگران مکتب اتریشی نیز دیدگاه‌های این متفکران را گسترش داده‌اند. هدف کتاب اقتصاد اتریشی ارائه مروری اجمالی از اصول اصلی این مکتب است.

متن کامل خبر در سایت مدیر اینفو

    منبع خبر

    مدیر اینفو

    مدیر اینفو

    مدیر اینفو یک رسانه در شهر تهران می باشد

    نظرات