اقتصاد پسا کرونا؛ کسب و کارهای از دست رفته هرگز باز نمی‌گردند

شیوع بیماری همه‌گیر کرونا مناسبات اقتصادی و مالی را برای همیشه تغییر خواهد داد. آیا تجارت‌ها کار خود را از سر می‌گیرند و فرصت‌های شغلی باز می‌گردند؟ آیا مردم دوباره می‌توانند سفر کنند؟ آیا سیل پول جاری شده از بانک‌های مرکزی و دولت‌ها برای جلوگیری از رکود عمیق و ماندگار، کافی خواهد بود؟ تنها یک مساله قطعی است: شیوع این بیماری همه‌گیر به تغییر و تحولات دائمی در قدرت سیاسی و اقتصادی خواهد انجامید که بسیاری از آنها در آینده نزدیک آشکار می‌شوند. در چند هفته گذشته زنجیره‌ای از حوادث- از دست رفتن غم‌انگیز زندگی، فلج شدن زنجیره‌های تامین جهانی، وقفه در حمل و نقل تجهیزات پزشکی بین کشورهای متحد، و شدیدترین رکود اقتصادی جهانی از دهه ۱۹۳۰- آسیب‌پذیری ناشی از مرزهای باز را به نمایش گذاشت. حمایت از اقتصاد یکپارچه جهانی پیش از «کووید۱۹» رو به کاهش بود و اکنون، این بیماری همه‌گیر ارزیابی مجدد هزینه‌ها و مزایای جهانی شدن را تسریع خواهد کرد. در بازارهای نوظهور که به تازگی به روی جهانی‌سازی آغوش گشوده و شاهد جریان مداوم سرمایه بودند، کنترل مجدد سرمایه در تلاش برای محافظت در برابر نیروهای بی‌ثبات‌کننده اقتصادی را شاهد خواهیم بود و حتی وقتی تدابیر مهار به تدریج در سراسر جهان گسترده شود، باز هم احتمالا افراد با ارزیابی مخاطرات سفر، احتمالا چندان تمایلی به آن نشان نخواهند داد. سیستم اقتصادی که بعد از کرونا ایجاد می‌کنیم باید کمتر کوته‌بینانه، مقاوم و حساس‌تر به این واقعیت باشد که جهانی‌سازی اقتصادی خیلی سریع‌تر از جهانی‌سازی سیاسی پیش رفته است. اکنون نه یک دشمن خارجی، که بیماری همه‌گیر «کووید۱۹» همان حال و هوای زمان جنگ را ایجاد کرده که چنین تغییراتی در آن امکان‌پذیر به نظر می‌رسد. امید بر آن است که شیوع این بیماری همه‌گیر دریچه‌ای به ایجاد شیوه‌ها و نهادهای جدید برای مقابله با رنج‌ها، از جمله اقدامات موثرتر برای متوقف کردن حرکت به سمت نابرابری بیشتر، گشوده باشد. از آنجا که همه جهان در این جنگ در یک جبهه هستند، شاید اکنون انگیزه لازم برای ایجاد موسسات بین‌المللی جدید فراهم آمده باشد. جدای از موانع تجاری و کنترل سرمایه، توضیح مهم برای این مساله این است که بیش از ۴۰درصد از کل کشورهایی که آن زمان دچار رکود شده بودند تا دهه ۱۹۵۰ یا بعد از آن ارتباط خود را با بازارهای سرمایه جهانی قطع کردند. از زمان بحران مالی ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ چرخه جهانی سازی مدرن به طور مداوم متحمل ضرباتی شده است: بحران بدهی اروپا، برگزیت، جنگ تجاری ایالات متحده و چین و ظهور پوپولیسم در بسیاری از کشورها که تعادل را به سمت تعصبات داخلی بر هم زده است. بیماری همه‌گیر کرونا اولین بحران از دهه ۱۹۳۰ به شمار می‌رود که اقتصادهای پیشرفته و در حال توسعه را به طور یکسان درگیر کرده است. معماری مالی پسا-کرونا شاید ما را به دوران پیش از جهانی شدن برتون وودز برنگرداند، اما آسیب‌های آن به تجارت و دارایی بین‌المللی گسترده و پایدار خواهد بود. کشتار اقتصادی و مالی بیماری کرونا زخم‌های عمیقی بر اقتصاد جهانی باقی خواهد گذاشت. فدرال رزرو امریکا بازارهای مالی را با خرید دارایی و فراهم کردن نقدینگی دلار را برای سایر بانک‌های مرکزی تقویت کرده است. چرا؟ چون مردم امریکا ایمان خود به جهانی شدن و تجارت بین‌المللی را از دست داده‌اند. در مقابل، چین ایمان خود را به جهانی شدن از دست نداده چرا که رهبران این کشور می‌دانند قرن تحقیر چین از ۱۸۴۲ تا ۱۹۴۹ نتیجه تلاش بیهوده برای قطع روابط آن با جهان و تجدید حیات اقتصادی چند دهه گذشته نتیجه تعامل آن با جهان بوده است. از این رو، همان‌طور که در کتاب جدیدم تحت عنوان «آیا چین پیروز شده است؟» آورده‌ام، ایالات متحده دو گزینه دارد: اگر هدف اصلی آن حفظ تقدم جهانی باشد، مجبور است در یک رقابت ژئوپلیتیک «مجموع، صفر» سیاسی و اقتصادی با چین شرکت کند؛ اما اگر هدفش افزایش رفاه مردم امریکا باشد، باید با چین همکاری کند. سومی، جهان بعضا در نتیجه حرکت به سمت ایمنی و خطرپذیری آشکار اقتصادهای در حال توسعه، همچنان برای تامین اعتبار و تجارت به دلار امریکا متکی خواهد ماند و این در حالی است که ایالات متحده به طور فزاینده جذابیت خود را برای سرمایه‌گذاری از دست می‌دهد؛ این شرایط منجر به نارضایتی مداوم خواهد شد. چهارمی، ملی‌گرایی اقتصادی است که به طور فزاینده دولت‌ها را به بستن اقتصاد خود به روی سایر نقاط جهان سوق می‌دهد؛ چنین رویه‌ای هرگز استقلال کامل یا چیزی نزدیک به آن را در پی نخواهد داشت و تنها به مشکلات و نارضایتی بیشتر می‌انجامد. اکنون بزرگ‌ترین تلاش مالی ترکیبی از زمان جنگ جهانی دوم را شاهد هستیم، اما شاید کافی نباشد. تنها دولت فعال با بینشی گسترده می‌تواند برون‌رفت از بحران را رهبری کند، اما سوال این است که چطور چنین دولتی شکلی خواهد گرفت و کدام نیروهای سیاسی آن را کنترل خواهند کرد. بیماری همه‌گیر و روند بهبود از آن روند دیجیتالی شدن و اتوماسیون مداوم کار را تسریع می‌کند؛ روندی که در دو دهه گذشته به از بین رفتن مشاغل با مهارت نسبی، افزایش مشاغل با مهارت بالا، رکود دستمزدهای متوسط ​​و افزایش نابرابری درآمد کمک کرده است.

متن کامل خبر در سایت مدیر اینفو

    منبع خبر

    مدیر اینفو

    مدیر اینفو

    مدیر اینفو یک رسانه در شهر تهران می باشد

    نظرات