متداولترین دلایل شکست استارتاپ ها
معمولا تعداد کمی از استارتاپها در کسب و کار موفق میشوند و میتوانند به حیات خود ادامه دهند؛ اما این کسب و کارهای نوپا به چه دلایلی شکست میخورند؟
اکوسیستم - تحقیقات حاکی از آن است که حدود ۲۰ درصد از استارتاپها پس یک سال از راه اندازی دوام میآورند و بالغ بر نیمی از آنها به علت کمبود بودجه و نرسیدن به سوددهی قادر به ادامه فعالیت نیستند. قطعا تمام بنیانگذاران تمایل دارند کسب و کارشان پایدار باشد، این امر تنها با جذب مشتری، فروش و کسب درآمد امکان پذیر است. یک کسب وکار باید در طول زمان توسعه پیدا کند، تا به رشد یکنواخت برسد؛ ولی در حقیقت فقط تعداد کمی از صاحبان کسب و کار میتوانند به این مهم دست یابند. شکست استارتاپها دلایلی زیادی دارد، اما بعضی از آنها متداولتر هستند.
پایین آوردن ارزش کسب و کار
اکثر کارآفرینان زمان صحبت کردن با مشتریها، ارزش کسب و کار خود را پایین میآورند؛ به ویژه زمانی که کسب وکار آنها در مرحله استارتاپ قرار داشته باشد. بعضی وقتها نرسیدن به درآمد و سوددهی باعث میشود که کارآفرین هر نوع قراردادی را بپذیرد؛ البته این موضوع چیزی به غیر از پشیمانی به همراه نخواهد داشت. اکثر شرکتها موقعیتها و قراردادهای خیلی خوبی را رد میکنند تا از مسیر اصلی خود منحرف نشوند. وقتی که استانداردهای کسب وکار خود را از دست نمیدهید، درحقیقت در حال جذب فرصت هستید. ولی وقتی مدیران احساس درماندگی در کار میکنند، مشتریان نیز این موضوع را حس خواهند کرد و در نهایت مجبور میشوند به شرایطی کمتر از آنچه تصور میکردند، راضی شوند.
اسم مناسب برای کسب و کار
نخستین چیزی که مشتریان، شرکا و سرمایه گذاران از کسب و کار شما میشناسند، اسمی است که برای استارتاپ خود انتخاب میکنید. اسم استارتاپ شما حاوی مفاهیم بازاریابی است و باید با دقت انتخاب شود. از آنجا که نام شرکت نماینده شما است، باید در ذهنها ماندگار باشد. به علاوه به یاد داشته باشید که هر کسب وکاری به وبسایت و اپلیکیشن احتیاج دارد.
انتخاب کردن نام مناسب برای یک استارتاپ چالش بزرگی است، در این بین ابزارهایی مثل Namobot به شما کمک میکند که یک نام مناسب، خاص و مرتبط با کسب و کار خود را پیدا کنید. بهتر است از یک نام کوتاه، با معنی و جذاب استفاده نمایید.
دیدن رقبا به چشم دشمن
بعضی از کارآفرینان به رقبای کسب و کار خود به چشم دشمن نگاه میکنند. این افراد به اندازهای تمرکز خود را معطوف رقابتهای تجاری میکنند که نمیتوانند از مزایای رقابتی برای وارد شدن به مراحل بعدی استفاده کنند. بعضی از کسب و کارها برای آنکه در کار خود حرفهای شوند به حضور رقبای خود احتیاج دارند. حتی بعضی از شرکتهای بزرگ، رویدادهایی را برگزار میکنند تا خدمات خود را در اختیار رقبای کوچکتر بگذارند و همه برای یک هدف واحد تلاش کنند. البته نباید رقبا را نادیده گرفت و حتی بهتر است با همه روابط دوستانهای برقرار کنید. باید بررسی کنید که کدام تیم از شما پشتیبانی میکند و کدام تیم قصد تخریب شما را دارند؛ چنانچه رقیب خوبی داشته باشید، میتوانید در کنار یکدیگر به موفقیتهای بزرگی برسید. به ویژه استارتاپها که به یک نقش سوم برای معاملات تجاری و به رسمیت شناخته شدن احتیاج خواهند داشت.
آماده نبودن برای مواجه با بدترین اتفاقها
ریسک کردن بخش جدا نشدنی تمام کسب و کارها است. بعضی وقتها همه چیزخوب پیش میرود، ولی گاهی نیز اینطور نیست. در این شرایط بعضی از استارتاپها شکست میخورند و بعضی دیگر نیز دوام میآورند. برای موفقیت در شرایط سخت، مدیر یک کسب و کار باید برای مواجه با بدترین شرایط آمادگی لازم را داشته باشد. آماده شدن برای بدترین شرایط در حالی که تلاش میکنید بهترین خروجی را داشته باشید، کمک خواهد کرد که یک نقشه دوم برای نجات پیدا کردن از شرایط بحرانی تهیه کنید.
نظرات