داستان موفقیت 5 کارآفرین حوزه گردشگری

داستان موفقیت 5 کارآفرین حوزه گردشگری

سفر کردن همیشه یکی از روش‌هایی که انسان برای رهایی از روزمرگی و فشار کار انتخاب می‌کند. بعضی افراد آن قدر عاشق سفر می‌شوند که از زندگی عادی خود دست می‌کشند، از کار خود استعفا می‌دهند و شروع به جهان گردی می‌کنند. برخی دیگر نیز این تفریح را به کار خود تبدیل می‌کنند تا علاوه بر لذت بردن بتوانند از آن کسب درآمد نیز داشته باشند. به همین دلیل امروزه کارآفرینان زیادی وجود دارند که توانسته اند شرکت‌های مسافری خود راه اندازی کنند و از کار خود نیز لذت ببرند.

در این مقاله قصد داریم شما را با پنج کارآفرین که توانستند استارتاپ‌های گردشگری خود را با موفقیت راه اندازی کنند، آشنا کنیم. از فارغ التحصیل دانشگاهی گرفته که توانست کسب و کار خود را با ایمیل کردن قراردادهای پرواز به دوستانش شروع کند تا فردی که توانست با استفاده از علم داده‌ها تحول بزرگی در زمینه گردشگری ایجاد کند.

Scott Keyes، بنیانگذار شرکت Scott’s Cheap Flights

زمینه فعالیت شرکت: این شرکت در زمینه ارسال خبرنامه‌های ایمیلی کار می‌کند. این خبرنامه‌ها به دو دسته رایگان و پولی تقسیم می‌شوند. از طریق این خبرنامه‌ها اطلاعات مربوط به پروازهای ارزان به کاربران فرستاده می‌شود. شاید باورش سخت باشد اما این استارتاپ با استفاده از این روش توانسته است تاکنون یک میلیون دلار در هزینه پرواز مشتریان خود صرفه جویی کند.

شروع فعالیت: Keyes می‌گوید نیاز، مادر اختراع است. او پس از اینکه از دانشگاه فارغ‌التحصیل شد به عنوان یک روزنامه‌نگار شروع به فعالیت کرد اما از آن جایی تازه مشغول به کار شده بود پول کافی نداشت در نتیجه نمی‌توانست با چنین شرایطی به دنبال علاقه همیشگی خود که سفر کردن بود، برود. بنابراین زمان زیادی از وقت خود را در طول روز صرف مطالعه راهنماهای سفر، ویدیوهای آموزشی می‌کرد و همیشه به دنبال پروازهای ارزان می‌گشت تا این که سرانجام توانست در سال 2013 بهترین پرواز عمر خود را پیدا کند. یک پرواز بدون توقف از نیویورک به میلان فقط به قیمت 130 دلار. او با پیدا کردن این پرواز آن قدر هیجان‌زده شده بود که کف دستانش عرق کرده بودند و می‌لرزیدند. اما این باعث نشد که او این فرصت را از دست بدهد و قبل از تمام شدن بلیط سریع آن را رزرو کرد. پس از رسیدن به میلان برای اسکی به کوه‌های آلپ رفت و از دریاچه Como دیدن کرد. او پس از بازگشت از سفر با استقبال فراوان همکاران خود روبرو شد. به طوری که همه از او می‌خواستند تا اگر در دفعات بعد Keyes توانست باز هم چنین پروازهای ارزان قیمتی پیدا کند، حتما به آن‌ها خبر دهد. همین امر باعث شد تا Keyes لیستی از ایمیل‌ها تهیه کند و از این به بعد دوستان خود را از طریق ایمیل از پروازهای ارزان قیمت مطلع می‌کرد.

Keyes می‌گوید: من در 18 ماه اول اصلا دید تجاری به این کار نداشتم بلکه فقط از روی سرگرمی آن را انجام می‌دادم. در تابستان سال 2015 لیست ایمیل‌های Keyes آنقدر بزرگ شد که او برای ارسال ایمیل‌ها مجبور شد تا یک حساب کاربری پولی در MailChimp تهیه کند. شدت علاقه فراوان مردم سبب شد تا او به این موضوع فکر کند که مردم تا چقدر حاضرند بابت دریافت این خدمات پول بپردازند. بنابراین او با دریافت ماهانه دو دلار از هر نفر کار خود را آغاز کرد.

روش سود دهی: Keyes به این موضوع فکر می‌کرد که چطور می‌توان بابت سرویسی که مردم عادت کرده بودند آن را رایگان دریافت کنند از آن‌ها پول دریافت کرد. به همین دلیل او با قیمت پایین، یعنی دریافت دو دلار در ماه از هر نفر کار را شروع کرد. او هفته اول سود چندانی نداشت اما پس از گذشت چند هفته توانست صد دلار بدست آورد. بعد از گذشت چند ماه، او و هم بنیانگذارش متوجه شدند که شرکت‌های صادرکننده کارت‌های اعتباری به ازای دو دلار در ماه مبلغ زیادی را به عنوان هزینه از حساب مشتری کسر می‌کنند که این موضوع نیز به ضرر مشتری است. به همین دلیل آن‌ها پلن‌های عضویت طولانی مدتی را ارائه دادند تا کارمزدی که از مشتریان کسر می‌شود نیز کاهش پیدا کند: 15 دلار برای 3 ماه، 25 دلار برای 6ماه و 39 دلار برای یک سال.

راز موفقیت: Keyes می‌گوید ما همیشه دوست داریم این خیال را باور کنیم که خیلی سریع تمام مشکلات به پایان می‌رسد و به زودی به نقطه ایده ال می‌رسیم به طوری که دیگر نیازی نیست سخت کار کنیم. اگرچه ممکن است این تصور برای درآمدهای گذرا هم چون فروش کتاب درست باشد اما به طور کلی در کسب و کار این باور غلط است. شما هرچه بیشتر رشد می‌کنید، بزرگ تر می‌شوید و توقع مردم نیز از شما بالاتر می‌رود. این که شما هم چنان مانند روز اول به کسب و کاری که ساخته اید، علاقه نشان دهید بسیار اهمیت دارد.

نکته ای که باید قبل شروع کار بدانید:  او می‌گوید هیچ وقت بلافاصله شغل فعلی خود را ترک نکنید. یک کارآفرین همیشه دارای یک شور و اشتیاق  و خستگی ناپذیری خاصی است که سبب می‌شود او بدلیل شیفتگی خاصی که به ایده جدیدش پیدا کرده از کار روزانه و ثابت خود استعفا دهد و پول‌های بانکی خود را نیز صرف کار جدیدش کند. اما اگر دقت کنید استارتاپ‌های موفق آن‌هایی هستند که با حساب و کتاب هزینه می‌کنند.

بنابراین Keyes همیشه این موضوع را به خاطر داشت که اکثر استارتاپ‌ها به دلیل مشکلات مالی شکست می‌خورند. در نتیجه تصمیم گرفت در امور مالی خود عاقلانه تصمیم بگیرد. Keyes تا شش ماه پس از این که توانست اولین درآمد خود را از این کار داشته باشد از کار اصلی خود که فریلنسینگ بود جدا شد. توصیه او به کارآفرینان تازه کار این است که همیشه قبل از این که با تمام نیروی خود وارد کاری شوید قبل از هرچیز ابتدا بررسی کنید که آیا بازار به محصول یا خدمات شما احتیاج دارد یا خیر.

نکته ای مهم برای مشتری: Keyes می‌گوید یکی از مواردی که افراد کمتر با آن آشنایی دارند این است که اگر شما پروازی را مستقیما از خطوط هواپیمایی رزرو کنید طبق قانون شما می‌توانید بعد از گذشت 24 ساعت بدون پرداخت هیچ هزینه ای بلیط خود را کنسل کنید (البته تا زمانی که یک هفته بیشتر به تاریخ پرواز شما مانده باشد.)  اگر شما یک پیشنهاد خوب پیدا کنید، می‌توانید آن بلیط را بخرید و سپس تصمیم بگیرید که آن را ارزان تر یا گرانتر بفروشید. به طور کلی هر چه قیمت پایین تر باشید بلیط شما نیز زودتر به فروش می‌رود.

Brian Kelly، موسس و مدیرعامل Points Guy

زمینه فعالیت شرکت: Point Guy یک وب سایت مسافرتی است که هدف آن ارائه آموزش‌های گردشگری، نقد و بررسی سفرها و راهنمای سفر به نقاط مختلف است.

شروع فعالیت: پدر Kelly یک مشاور بود و به دلیل نوع شغلی که داشت مجبور بود تا مدام در سفر باشد. آن‌ها اغلب اوقات مسیرهای سفر پدرشان را در دفتری به نام "تعطیلات خانوادگی" یادداشت می‌کردند. همین امر سبب شد تا Kelly به مرور به سفر علاقمند شود. Kelly پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه، شغلی در یک آژانس هواپیمایی برای خود پیدا کرد و نیمی از سال را در آن جا مشغول بود. او در هنگام کار در این آژانس با هتل‌ها و خطوط هواپیمایی باکیفیت آشنا می‌شد. اما بعد از پیش آمدن بحران اقتصادی در جامعه Kelly خیلی تلاش کرد تا شرایط مالی خود را حفظ کند. اما پنجره‌های امید یکی پس از دیگری به روی او بسته می‌شد و او نیز مانند بسیاری دیگری از افراد بیکار شد. اما از آنجایی که Kelly قبلا در یک آژانس هواپیمایی کار می‌کرد، بسیاری از همکاران او برای رفتن به سفر به او مراجعه می‌کردند و از او مشورت می‌خواستند. همین مسئله سبب شد تا ایده ای به ذهن او برسد.

Kelly می‌گوید: من در میان دوستانم به Points Guy مشهور بودم. یعنی کسی که تمام نکات سفر را به خوبی می‌داند. مردم حاضر بودند به Kelly، 50 دلار بپردازند تا در ازای آن نکات مهم و کلیدی سفر موردنظر خود را از Kelly بشوند. این کار تا جایی گسترش پیدا کرد که دیگر این شیوه خدمات دادن به مردم برای Kelly سخت بود. در نتیجه او تصمیم گرفت تا وبلاگی راه اندازی کند تا هم سرویس دهی بهتر داشته باشد و هم درآمد بیشتری کسب کند. در ماه ژوئن سال 2010 شوهر یکی از همکاران او که یک توسعه دهنده وب بود، وردپرس را به او معرفی کرد، یک وب سایت با وردپرس برای او راه اندازی کرد و به او پیشنهاد داد تا هر روز مطالب سایت خود را به روز کند. Kelly می‌گوید: من در آن زمان هیچ چیزی از وردپرس و سئو نمی‌دانستم و هرگز فکر نمی‌کردم که بتوانم به جایگاهی که امروز دارم برسم.

روش سود دهی: Kelly در آغاز کار خود هیچ تبلیغی در سایتش قرار نداد زیرا او نمی‌خواست که کیفیت کارش قربانی سود دهی پروژه‌اش شود. او در نهایت به اصرار یکی از دوستان خود تسلیم شد و کار تبلیغات را در سایتش شروع کرد. این کار درآمد ماهیانه 100 تا 200 دلار برای او به همراه داشت. اما نقطه عطف سایت زمانی بود که تعداد بازدیدکنندگان آن از مرز 20 هزار نفر در فوریه 2011 گذشت. این مسئله سبب شد تا بانک Chase علاقمند شود که با Kelly در فروش کارت‌های اعتباری خود همکاری کند. این بانک به او پیشنهاد داد که به ازای هر کارت اعتباری که بوسیله بازدیدکنندگان از طریق لینک موجود در سایت Kelly  خریداری شود مبلغ 150 دلار به عنوان کمیسیون به او تعلق بگیرد. Kelly توانست از این طریق مبلغ 5000 دلار در ماه اول کسب کند.

کسب و کار Kelly در آوریل 2011 شتاب باورنکردنی به خود گرفت. زمانی که روزنامه نیویورک تایمز مقاله ای را در رابطه با فروش کارت‌های اعتباری بانک Chase  در سایت Kelly به چاپ رساند و چاپ این مقاله با یکی از پست‌های وایرال شده Kelly در رابطه با همین کارت‌های اعتباری مصادف شد. این مسئله باعث شد تا 100 هزار دلار به جیب Kelly سرازیر شود و او این موضوع در نهایت سبب استعفای او از کار روزانه اش کرد.

بعدها Kelly سایت خود را به Bankrate فروخت که پس از آن نیز این سایت توسط Red Ventures خریداری شد. با وجود این که Kelly وب سایت خود را فروخته بود اما هم چنان خلاقیت خود را حفظ کرده بود. او بعد از واگذرای سایتش، اپلیکیشن خود را طراحی کرد  و تغییراتی را در نحوه ارائه خدمات خود ایجاد کرد.

رمز موفقیت: Kelly می‌گوید توانایی استفاده از قدرت شبکه‌های اجتماعی چیزی بود که توانست او را از سایر وبلاگ نویسانی که بر روی موضوع مشابه کار می‌کردند، جدا کند. او هم چنین می‌گوید مهم است که انعطاف پذیری داشته باشید و خود را با زمان هماهنگ کنید و بتوانید از پتانسیل پلتفرم‌های جدید نهایت استفاده را ببرید.

نکته ای که باید قبل شروع کار بدانید: در ابتدای کار Kelly شک داشت که کارمندان جدیدی را استخدام کند، به همین دلیل به هر کدام از کارمندان قبلی خود وظایف مختلفی را سپرد. اما تجربه نشان داده است که زمانی که چندین کار را به یک نفر می‌سپارید کیفیت کارها پایین می‌آید و آن شخص نمی‌تواند به خوبی از عهده تمام کارها برآید. حتی این عمل می‌تواند بسیاری از کارها را با شکست مواجه کند. Kelly می‌گوید: مدیریت درست کارمندان و استخدام افراد مناسب برای رسیدن به موفقیت بسیار ضروری است. من سابقه کار در بخش نیروی انسانی یک سازمان را نیز داشتم اما اعتراف می‌کنم که یکی از بزرگترین اشتباهاتی که در شرکت خود انجام دادم استخدام افراد نامناسب برای انجام برخی از کارها بود.

Grace Lee، موسس و مدیرعامل Wishpoints

زمینه فعالیت شرکت: WishPoints اپلیکیشنی است که به کاربران اجازه می‌دهد تا درباره جاهای دیدنی که علاقه دارند از آن‌ها بازدید کنند، صحبت نمایند. هم چنین آن‌ها می‌توانند در این اپلیکیشن افرادی را پیدا کنند که مقصد سفرشان با آن‌ها یکی است و اگر دوست داشته باشند ، می‌توانند با یکدیگر همسفر شوند.

شرکت‌های هواپیمایی و هتل‌ها نیز در این بین برای دادن تخفیف ویژه به مسافران با یکدیگر رقابت می‌کنند.

شروع فعالیت: Lee دو دهه در صنعت مراقبت از سلامتی فعالیت کرده است که در کار خود با تجزیه و تحلیل و پیش بینی داده‌ها سر و کار داشت. او هم چنین به سبب شغلی که داشت به بیش از 85 کشور جهان سفر کرده است. او از تمام سفرهای کاری استقبال می‌کند زیرا همیشه می‌خواهد از این سفرهای رایگان نهایت استفاده را ببرد. اما بزرگترین دغدغه Lee این است که بتواند برنامه‌های سفر خود را با دوستانش هماهنگ کند. برای انجام این کار او باید بداند که آن‌ها علاقه دارند به کجاها سفر کنند و می‌خواهند چه کاری انجام دهند. او فهمید که بسیاری دیگر از افراد هستند که چنین مشکل مشابهی دارند و او می‌تواند با استفاده از بانک اطلاعاتی که قبلا در صنعت مراقبت از سلامتی آن‌ها را جمع آوری کرده بود، این مشکل را حل کند

Lee در حالی که به کار خود مشغول بود در سال 2011 در یک استارتاپ ویکند شرکت کرد و ایده خود را اجرا نمود که در نهایت توانست بیشترین امتیاز در آن رویداد را به خود اختصاص دهد. او به مدت چند سال به صورت پاره وقت بر روی ایده خود وقت گذاشت و سرانجام در سال 2017 تصمیم گرفت به صورت تمام وقت استارتاپ WishPoints را دنبال کند. او موفق شده است بیش از سه میلیون کاربر از آن زمان تاکنون جذب اپلیکیشن خود کند.

روش سود دهی: Lee هنوز تلاش می‌کند تا درآمد خود را افزایش دهد. اما مدل کسب و کار آن واضح است. استفاده از اطلاعات کاربران به منظور جمع آوری تخفیفات مسافرتی. اگر 500 نفر از کاربران تصمیم بگیرند که از ایسلند دیدن کنند او می‌تواند شرکت‌های هواپیمایی، هتل‌ها و شرکت‌های گردشگری را به آن‌ها پیشنهاد دهد که برای جذب این مسافران با یکدیگر رقابت می‌کنند و تخفیف‌های ویژه ای را به مسافران ارائه می‌دهند. این تخفیف‌ها باعث می‌شود تا مشتریان برای سفر ترغیب شوند و شرکت‌های مسافرتی نیز به این طریق می‌توانند درآمد بیشتری داشته باشند. برای مثال اگر یکی از خطوط هواپیمایی 30 درصد و دیگری 40 درصد به کاربران تخفیف پیشنهاد دهند، دومی برنده خواهد شد و همه کاربران می‌توانند از مزایای آن بهره مند شوند.

رمز موفقیت: Lee می‌گوید همیشه مشکلاتی وجود دارد که می‌تواند روند پیشرفت کاری را کند نماید. این مشکلات می‌تواند از محیط کاری، زندگی اجتماعی یا امور مالی باشد. اما آهسته و پیوسته گام برداشتن موثرترین راه برای رسیدن به هدف و دستیابی به رشد واقعی است. او می‌گوید نباید حتما همه کارها در یک روز انجام شوند. شما می‌توانید هر روز بخشی از کار را پیش ببرید. مانند گلوله برفی که آن را از بلندی به پایین هل می‌دهید و بزرگ می‌شود، کار شما نیز به مرور زمان پیشرفت می‌کند و به جلو می‌رود.

نکته ای که باید قبل شروع کار بدانید: راه اندازی یک کسب و کار همانند دوی ماراتن یک چالش روحی است. Lee می‌گوید زمانی که شما به عنوان یک کارآفرین پس از 20 سال شغل خود را رها می‌کنید و به دنبال کاری می‌روید که از آینده آن مطمئن نیستد، هر روز از خود می‌پرسید که آیا تصمیمی که گرفتید درست بود یا خیر. شما می‌توانید با نگاه رو به جلو این شک را به یک قدرت ذهنی تبدیل کنید و نسبت به آینده ای که قصد دارید برای خود بسازید امیدوار باشید.

Tom Marchant، موسس Black Tomato

زمینه فعالیت شرکت: Black Tomato یک شرکت مسافرتی است که سفرهای جذابی را برای مشتریان خود برنامه ریزی می‌کند به طوری که خاطره منحصر به فردی در ذهن مشتریان باقی بماند.

شروع فعالیت: Marchant زمانی که در دانشگاه نیوکاسل مشغول به تحصیل بود با دو تن از همکاران خود آشنا شد. آن‌ها رویای راه اندازی یک کسب و کار را در ذهن داشتند. بنابراین تصمیم گرفتند که روزی آن را با کمک یکدیگر به راه بیندازند. سفر اولین رویای مشترک آن‌ها بود. بنابراین Marchant به همراه یکی از همکاران آینده اش به آفریقای جنوبی سفر کرد و سپس به برزیل رفت و از طبیعت زیبای آنجا لذت برد. آن‌ها یک روز را به ماهی گیری و کباب کردن آن در کنار رودخانه پرداختند و در همان روز جرقه ای در ذهنشان خورد. آن‌ها تصمیم گرفتند تا مشتریان خود را به مکان‌های منحصربه فرد بفرستند. مکان‌هایی که هیچ مشتری نمی‌تواند آن‌ها را در کتاب‌های راهنمای سفر پیدا کند.

Marchant می‌گوید ما می‌خواهیم که مردم به جای این که احساس توریست بودن داشته باشند، خود را همانند یک گردشگر ببینند. گردشگری که به دنبال یافتن مکان‌های کمتر دیده شده است.

Marchant و همکارش در سفری که به آمریکای جنوبی داشتند به صورت تصادفی با یکی دیگر از همکاران آینده خود آشنا شدند. Merchant می‌گوید ما تصمیم نداشتیم این سفرها به پایان برسد. بنابراین به این فکر افتادیم که چطور می‌توانیم این سفرها را به یک کسب و کار دائمی تبدیل کنیم؟

روش سود دهی: آن‌ها ابتدا کسب و کار Black Tomato را از اتاق Marchant شروع کردند. آن‌ها می‌دانستند که به یک وب سایت فوق العاده و ارتباط برقرار کردن با مشتریان خود در سراسر دنیا نیاز دارند. بنابراین آن‌ها شروع کردند تا هر دو مورد را فراهم کنند و در این مسیر نیز خوش شانس بودند. زمانی که Marchant به کمک نیاز داشت از شرکت رسانه ای Conde Nast تقاضا کرد تا درباره Black Tomato تبلیغ کند. این شرکت نیز به این درخواست او پاسخ مثبت داد و از او تقاضای اطلاعات بیشتری در مورد Black Tomato کرد.

دو هفته بعد Marchant با یکی از کارکنان شرکت Conde Nast ملاقاتی داشت و دو ماه بعد این شرکت مقاله تمام صفحه ای درباره Black Tomato به چاپ رساند و این شرکت را "آینده سفر" نامید. Marchant، نام شرکتش را در نقشه انگلستان گوگل مپ و بازار بین المللی قرار داد. بازاریابی دهان به دهان نیز یکی از بزرگترین سرمایه‌های آن‌ها بود. البته در این میان نقش تبلیغات رسانه ای را نیز نمی‌توان نادیده گرفت.

رمز موفقیت: Marchant و همکارانش هیچ تجربه‌ای برای ارائه خدمات مسافرتی به دیگران نداشتند. این مسئله از طرفی هم یک چالش برای آن‌ها محسوب می‌شد و هم یک موهبت. این بی‌تجربگی سبب به کار گرفتن خلاقیت در ارائه سرویس‌ها به مشتریان شد. آن‌ها شروع به ارائه خدمات قبل و بعد از سفر به مشتریان خود کردند. آن‌ها برای این که بهتر به نقاط ضعف خود پی ببرند خود را جای مشتری گذاشتند و بر این موضوع تمرکز کردند که شرکت و خدمات آن‌ها چه کاستی‌هایی دارد.

نکته ای که باید قبل شروع کار بدانید: Marchant می‌گوید ما جاه‌طلب و در عین حال پرشور بودیم. او آرزو می‌کند که می‌توانست به عقب برگردد و به خودش بگوید که به جای استرس داشتن به هدفی که دارد اعتماد داشته باشد.

سختی‌ها را تحمل کنید و برای رسیدن به نتیجه عمل خود قوی باشید.

نکته مهم برای مشتریان: سعی کنید سفرهای خود را قبل یا بعد از فصل‌های اوج سفر انجام دهید. زیرا با این کار دیگر گرفتار شلوغی‌های سفر و ازدحام مسافران نمی‌شوید و از هوای خوب هم لذت خواهید برد. او هم چنین پیشنهاد می‌کند تا به جای این که به صورت آنلاین در اینترنت به دنبال مکان سفر خود بگردید با افراد مختلف که تجربه سفر دارند مشورت کنید و نظرات آن‌ها را درباره مکان‌هایی که به آن‌ها سفر کرده اند جویا شوید. هم چنین صحبت کردن با افراد محلی می‌تواند نکات بسیار خوبی را در اختیارتان قرار دهد و سفر کردن به جاهایی که هرگز آن‌ها را ندیده اید نیز تجربیات گرانقدری را برایتان فراهم می‌آورد.

Darrell Wade، موسس Intrepid Travel

زمینه فعالیت: intrepid travel یک شرکت گردشگری کوچک است که برای بیش از 120 کشور دنیا خدمات مسافرتی ارائه می‌دهد. هدف این شرکت این است که با راهنمایی مسافران تجربه لذت بخشی از سفر، غذاخوردن و خوابیدن در مکان‌های جدید را فراهم آورد. آن‌ها سعی می‌کنند فضا را همان طور که مردم محلی در آن مکان زندگی می‌کنند، برای مسافران ایجاد کنند.

شروع فعالیت: او برای اولین بار در سن شش سالگی سوار هواپیما شد و به هاوایی سفر کرد. اما هنوز خاطره و هیجان آن سفر را به خاطر دارد. او به سرعت دوران فوق لیسانس را پشت سر گذاشت و تنها پس از گذشت حدود شش ماه از مشغول به کار شدن فهمید که یک کارمند بسیار بد است! در واقع او به هیچ وجه نمی‌توانست برای دیگران کار کند و هیچ علاقه ای به این کار نداشت. از طرفی پدر و مادر او نیز کارآفرین بودند و ژن کارآفرینی به نحوی در وجودش قرار داشت. او که در یکی از شب‌های سال 1998 با یکی از دوستانش در یک کافه مشغول صحبت کردن بود، فهمید که علاقه زیادی برا ورود به صنعت گردشگری دارد.

در دهه 1980، Wade سفرهای زیادی را تنها با یک کوله پشتی انجام داد. او سفرهای خود را با قطار، اتوبوس و وسایل حمل و نقل عمومی‌ طی می‌کرد و در شب‌ها را در جاهای مختلفی مثل هتل‌ها، خوابگاه‌ها و حتی پارک‌های جنگلی سر می‌کرد. او دوست داشت تجربیات سفر خود را که از فرهنگ‌ها و مناطق مختلف بدست آورده بود با شیوه ای سازمان یافته در اختیار دیگران قرار دهد. او برای اجرای این ایده خود بسیار مصمم بود.

روش سود دهی: Wade می‌گوید من و همکارم در یک مدرسه و در زمینه کسب و کار تحصیل کرده بودیم اما این دلیل نمی‌شد که به تمام مفاهیم تئوری که به ما آموزش داده شده بود عمل کنیم. او می‌گوید یکی از اولین اشتباهاتی که به همراه همکارش مرتکب شدند آن بود که به اندازه کافی برای شروع کسب و کارشان پول پس انداز نکرده بودند و همین امر موجب شد که در سال‌های اول نتوانند کسب و کار خود را از گسترش دهند. او هم چنین می‌گوید هزینه‌های شرکت در ابتدا بالا بود و به همین دلیل نمی‌توانستند تا سه سال اول پس اندازی داشته باشند. اما به مرور زمان با رشد شرکت در سایر کشورها و پایین آمدن هزینه  حاشیه امن مالی برای آن‌ها ایجاد شد و شرکت توانست به سود دهی برسد.

رمز موفقیت: Wade کلید موفقیت خود را در یک عنصر می‌داند. این که او و همکارش در هیچ کاری متخصص نبودند! البته زود متوجه شدند که باید افرادی را به عنوان کارمند برای انجام امور خاصی استخدام کنند. افرادی با استعداد و بامهارت بالا که بتوانند کارها را به سریعترین شکل ممکن انجام دهند. Wade می‌گوید با استخدام این گونه افراد من دیگر مجبور نبودم که سخت کار کنم و از طرفی بهره وری کارهایمان نیز بالا می‌رفت زیرا استعداد آن در انجام بعضی از امورد حتی از من هم بیشتر بود.

نکته ای که باید قبل شروع کار بدانید: فرایند آزمون و خطا یک روند باارزش است و به همین دلیل بود که Wade هیچ وقت خود را به خاطر کارهایی که قبلا در جوانی انجام داده بود سرزنش نمی‌کند. به اعتقاد او شکست بهترین معلم است، مخصوصا زمانی که با آن در کسب و کارتان مواجهه می‌شوید. شکست به شما چیزهایی می‌آموزید که در موفقیت یک کار ممکن است هرگز با آن‌ها روبرو نشوید.

نکته مهم برای مشتری: Wade می‌گوید نیازی نیست که قبل از سفر از همه جوانب کار اطمینان حاصل کنید و مدام درباره سفر آینده خود سوال بپرسید. از هتل بیرون بیایید و گشت و گذار کنید. وارد دنیای واقعی شوید و از آن لذت ببرید.

    نظرات